بارش ایستگاه های کشور در سال زراعی 1393-1392
میزان بارندگی شهرهای کشور تااخر اردیبهشت93
میزان بارندگی شهرهای کشور تااخر اردیبهشت93
اخرین رتبه بندی قدرت اقتصادی کشورهای جهان
قیمت مسکن و سطح درآمدی خانوارها در ۱۲۰ کشور جهان
به گزارش تسنیم، بررسی آخرین قیمت مسکن و سطح درآمدی خانوارها در ۱۲۰ کشور جهان نشان می دهد مردم السالوادور ضعیف ترین قدرت خرید مسکن در کشور خود را دارند. نسبت قیمت مسکن در این کشور به متوسط درآمد سالانه یک خانوار السالوادوری ۳۲.۳۲ برآورد شده است که بالاترین رقم در سطح جهان است. به عبارت دیگر قیمت هر واحد مسکونی در این کشور ۳۲.۳۲ برابر درآمد سالانه یک خانوار است.
پس از السالوادور، سوریه با متوسط ۳۰.۵۲ برابری قیمت مسکن نسبت به درآمد سالانه یک خانوار در رتبه دوم و میانمار با رقم ۳۰.۲ برابری در رتبه سوم جهان قرار گرفته اند. بر اساس این گزارش، ایران نیز در رتبه ۱۳ دنیا از نظر قدرت ضعیف خرید مسکن توسط خانوارهای ایرانی قرار گرفته است. نسبت قیمت مسکن به درآمد سالانه هر خانوار در ایران ۲۱.۴۹ اعلام شده است. به عبارت دیگر قیمت یک واحد مسکونی در این کشور ۲۱.۴۹ برابر درآمد سالانه یک خانوار است.
پس از مردم کشورهای السالوادور، سوریه، و میانمار که کمترین قدرت خرید مسکن در جهان را دارند به ترتیب کشورهای هنگ کنگ، ونزوئلا، چین، ماکائو، اوگاندا، تایوان، غنا، تایلند، سنگاپور، ایران، کامبوج و نپال به ترتیب در رتبه های چهارم تا پانزدهم از این نظر قرار گرفته اند.
در میان ۱۲۰ کشور جهان که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته اند مردم آمریکا دارای بالاترین قدرت خرید مسکن شناخته شده اند. قیمت هر واحد مسکونی در این کشور تنها ۲.۴۱ برابر درآمد سالانه یک خانوار آمریکایی است.
پس از این کشور، تانزانیا با نسبت ۲.۸۴ برابری قیمت مسکن به درآمد سالانه هر خانوار و نامیبیا با نسبت ۲.۹ برابری به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند.
نسبت قیمت مسکن به درآمد سالانه خانوارها در برخی کشورهای دیگر عبارت است از: ونزوئلا ۲۸.۲۲، چین ۲۸.۰۹، تایلند ۲۱.۸۴، ترکیه ۷.۲۲، آلمان ۶.۱۳، قطر ۶، کانادا ۵.۴۱، عمان ۳.۱۳ و عربستان ۲.۹۳.م
(تصاویر) «جزیره مار» مامن مرگبارترین مار جهان
این جزیره که «جزیره مار» لقب گرفته، دارای مساحتی معادل 430 متر مکعب بوده و تنها نقطه جهان است که مار Bothrops insularis ملقب به «خائن سرنیزهای طلایی» در آن زندگی میکند. این مار، سمیترین مار جهان است.
جزیره Ilha de Queimada به اندازهای خطرناک است که دولت برزیل ورود به آن را ممنوع اعلام کرده است.
جزیره برزیلی مورد بحث خالی از سکنه بوده و فقط تعداد معدودی از دانشمندان برای مطالعه مارها سالانه اجازه ورود به آن را کسب میکنند.
این مار پنج برابر قوی تر از مارهای دیگر است و زهر آن میتواند گوشت انسان را ذوب کند.











اشنایی با نوار غزه مظلوم
به گزارش عصر ایران، برخی از نکات درباره وضعیت غزه به شرح زیر است:
- سرزمین فلسطین شامل دو منطقه جدا از هم به نام های کرانه باختری رود اردن و منطقه غزه است. کرانه باختری در شرق سرزمین های اشغالی و غزه در جنوب غربی آن است.
- طول منطقه غزه 41 کیلومتر (فاصله تهران تا فرودگاه امام) و عرض آن بین 5 تا 15 کیلومتر است. (طول خیابان ولیعصر تهران از تجریش تا میدان راه آهن 13 کیلومتر است.)
- منطقه غزه به مساحت 360 کیلومتر مربع در جنوب سرزمین اشغالی فلسطین قرار دارد. مساحت این منطقه 4 برابر مساحت جزیره کیش (90 کیلومتر مربع) است.

- منطقه غزه از جنوب با مرز مصر، از شرق و شمال با اسرائیل و از غرب با دریای مدیترانه همسایه است.
- هر گونه ورود و خروج کشتی ها به منطقه غزه از راه دریا ممنوع است و نیروی دریایی اسرائیل مانع از عبور و مرور کشتی ها به سمت غزه می شود.
راه ورود کالا به غزه نیز از طریق گذرگاه رفح در جنوب غزه و هم مرز با مصر و 5 گذرگاه در مرز اسرائیل است.
علاوه بر این در جنوب غزه، افرادی با حفر تونل انواع کالاها را از مصر وارد منطقه غزه می کنند.
گذرگاه ورودی به منطقه غزه (سمت راست) و گذرگاه خروجی از مصر (سمت چپ)


- 99 درصد جمعیت غزه، مسلمان و بقیه فلسطینی های مسیحی هستند. نرخ رشد جمعیت در غزه 8 درصد است.


- پول مورد استفاده در منطقه غزه، دلار آمریکا و شیکل (واحد پول اسرائیل) است.
- تا قبل از تابستان 2005، منطقه غزه در اشغال نظامی اسرائیل بود اما در این سال، اسرائیلی ها به از غزه عقب نشینی کردند.
7700 اسرائیلی در چند شهرک در غزه زندگی می کردند اما پس از عقب نشینی از منطقه غزه، این شهرک ها تخلیه شدند و کنترل منطقه غزه به دولت خودگردان فلسطین سپرده شد.


- منطقه غزه دارای راه آهن تک خطه شمالی - جنوبی است که هم اکنون تخریب شده و قابل استفاده نیست. این خط آهن قبلا از جنوب به راه آهن مصر و از شمال به راه آهن اسرائیل متصل می شد.
- تنها بندر نوار غزه پس از انتفاضه سال 2000 میلادی، نیمه کاره رها شد.


- منطقه غزه از شبکه ابتدایی تلفن ثابت و از خدمات تلفن همراه موبایل برخوردار است. شرکت فلسطینی "پل تل"با نام برند "جوال"و شرکت اسرائیلی "سلکام"مهمترین ارائه کننده خدمات موبایل در غزه هستند. همچنین شرکت های متعددی در منطقه غزه در حال ارائه اینترنت هستند.
- در بخش هایی از منطقه غزه، کشاورزی انجام می شود اما نظامیان اسرائیل مانع کشاورزی در بخش هایی از منطقه غزه می شوند.

- در ساحل منطقه غزه، ماهیگیری انجام می شود. ارتش اسرائیل به ماهیگیران غزه تنها اجازه می دهد در فاصله 5.5 کیلومتری از ساحل، ماهیگیری کنند. این فاصله قبل از این 11 کیلومتر بود اما در ابتدای سال جاری میلادی، کاهش یافت.
- مرکبات ،توت فرنگی و گل مهمترین کالاهای صادراتی منطقه غزه است. منطقه غزه دارای کارگاه ها و کارخانه های سبک است. این منطقه دارای رستوران های مختلف، هتل، شهربازی و چند دانشگاه است.
- بخشی از برق غزه توسط اسرائیل و بخشی دیگر در نیروگاه هایی مستقر در غزه تامین می شود. سوخت این نیروگاه نیز از سوی اسرائیل با هزینه سازمان ملل یا دولت محلی غزه تامین می شود.
- در حال حاضر منطقه غزه توسط کابینه حماس به ریاست اسماعیل هنیه (نخست وزیر) اداره می شود. این در حالی است که منطقه کرانه باختری توسط کابینه خودگردان فلسطین به ریاست محمود عباس مدیریت می شود.
نمایی از شهر غزه
مشگین شهر؛ بهشت گمشده ایران
اشنایی کلی با استان کرمانشاه
از هزاران سال پیش، نام کرمانشاه به شکلهای گوناگون در آثار و متون تاریخی، جغرافیایی و ادبی ایران زمین و همچنین سایر ملل دنیا ثبت و ضبط شده است.
از آنجا که به موجب آثار و مدارک تاریخی و جغرافیایی موجود، شواهد صریح درباره تلفظ واقعی واژه کرمانشاهان پیش از دوره اسلامی اندک است، نمیتوان در این خصوص نظر قطعی داد.
طی یکی از کتیبههای میخی آشوریان متعلق به سده 9 قبل از میلاد، از نخستین استقرارگاه اقوام پارس در غرب ایران و حوالی کرمانشاه امروزی به نام پارسوآ یاد شده است.
نویسندگان یونانی نیز در این مورد از ایالت کامبادانه یاد کردهاند. بهطوری که م.آ.داندامایف مؤلف کتاب ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، از قول پلینی، از کامبادن (کرمانشاه) به نام کامبادس یاد کرده است. آلفرد گوتشمید، مؤلف کتاب تاریخ ایران و ممالک همجوار آن ضمن شرح ساتراپیهای دوره مقدونی، از کرند به نام کارینا و از کرمانشاهان به نام کامبادنه یاد کرده که ساتراپیهای چهارم و پنجم نواحی سفلای دولت مقدونی را تشکیل میدادند.
تلفظ درست نام این استان کِرماشان است نه کرمانشاه و هنوز هم سالخوردگان و آنانی که کردی را شیوا و رسا بر زبان میآورند به این شهر کرماشان میگویند و در اشعار محلی کردی فقط نام کرماشان شنیده و دیده میشود.
کرماشان در اصل «کِرماچان» بوده و «کرماشان» گونه فرسایشیِ «کرماچان» است. برخی نیز میپندارند ریشه این نام «کرمانجان» است. کرمانج نام کردهای ترکیه، بخشی از عراق و نیز کردهای سوریه و کردهای شمال خراسان و بخشی از جمهوری ترکمنستان و گروهی نزدیک دماوند است. اما کردی کرمانجی با کردی جنوبی یعنی کردی ایلام و کرمانشاه و لکی در لرستان و جنوب استان همدان بسیار فرق دارد.
کرماشان در متون اسلامی و عربی قَرمَسین و قِرماسان آمده و نگاهی به قرماسان و قرمسین نشانگر همان کرماشان است. کرماشان یعنی سرزمین رعایا، دیار کشاورزان که الف و نون آخر این نام نشانه نسبت است.
علاوه بر این گفته میشود کرمانشاه از واژه «کاره مای شوون» مشتق شده است. «کاره» در ادبیات دور به معنای مقدس و «مای» نیز همان واژه ماد است و «شوون» یعنی مکان. بنابراین «مکان مقدس مادها» نام میدهد.
كرمانشاه يا كرمانشاهان تلفظ دولتمردان و مستوفيان و فردنويسان قرنهای اخير و مردم غيرمحلی بود كه اشتباهاً بر اين استان اطلاق شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار حکومت جمهوری اسلامی به جای حکومت سلطنتی که طبعاً مقام، عنوان و شخصیت شاه از میان برداشته شد، به تصور این که میان اسم شهر کرمانشاه یا کرمانشاهان با عنوان و مقام شاهی ایران زمین، رابطه خاصی وجود داشته است، نام کرمانشاهان بدون هیچ گونه توجیه علمی و تاریخی برداشته و به ترتیب قهرمانشهر، ایمانشهر و باختران را به جای آن نهادند. با پيگيری نمايندگان مجلس در سال 1373 خورشیدی بار ديگر با تصويب مجلس شورای اسلامی، نام باختران به كرمانشاه تغيير کرد. عوارض جغرافیایی استان کرمانشاه ویرایش
استان کرمانشاه منطقهای کوهستانی واقع در بلندیهای رشته کوههای زاگرس میباشد. ارتفاع نواحی کوهستانی 2000 تا 3000 متر از سطح دریا متغیر بوده و قلههای بیش از 3000 متر در آن مشاهده میشود. ارتفاع دشتها نیز عموماً بیش از 1000 متر از سطح دریا است که گاه تا 2000 متر ارتفاع نیز میرسند. وضعیت توپوگرافی استان به گونهای است که هر اندازه از شرق به غرب برویم، ارتفاع زمین کم میشود. پستترین ناحیه آن قصر شیرین با ارتفاع 300 متر و بلندترین نقطه آن رشته ارتفاعات الوند (کوه الوند) به ارتفاع 3580 متر از سطح دریا میباشد. کوههای استان کرمانشاه ویرایش
اغلب کوههای استان موازی با یکدیگر و در جهت شمالغربی- جنوب شرقی امتداد یافتهاند. این کوهها به دوران سوم زمینشناسی تعلق دارند و نسبت به خط مرزی حالتی مایل دارند. کوههای مهم استان کرمانشاه عبارتند از:
دالاهو: رشتهکوههای مشجر دالاهو در غرب کرمانشاه قرار گرفتهاند. این رشته کوهها از یک سو به جلگه بینالنهرین و از سوی دیگر به جلگههای کرند و اسلامآباد (شاهآباد) مشرف هستند. در این ارتفاعات گیاهان خودرو و طبیعی از جمله بیجک که خوراک مقوی و مطبوعی است، دیده میشود.
یونانیها کوههای دالاهو و بهلول را زاگرس نامیدهاند. این ارتفاعات از دیرباز مورد توجه اقوام ایرانی و در نزد یونانیها معروف بوده است زیرا یکی از راههای بزرگ تاریخی فلات ایران به جلگه بینالنهرین، در این رشته کوه واقع است و قسمت عمده مهاجرتهای اقوام از مشرق به مغرب، از معابر این کوه انجام گرفته است. راه بزرگ شاهنشاهی داریوش کبیر که مرکز حکومت ایران را به متصرفات این دولت در آسیای صغیر و کرانههای دریای سیاه و مدیترانه متصل میکرد، راهی بوده که یک قسمت آن امروز باقی است و از همدان، کرمانشاه و بغداد میگذرد.
نوح: ارتفاعات نوح (=نوا) در جنوب رشته کوههای دالاهو قرار گرفته و تنگه پاطاق بین این دو رشته کوه واقع گردیده است. این کوه سرچشمه رودخانههای کرند و چمدهرا است.
بیستون و پراو: کوههای بیستون و پراو با وسعتی حدود 1020 کیلومترمربع در شمال و شرق شهر کرمانشاه قرار گرفتهاند و پس از طاق بستان به سوی کردستان امتداد مییابند. این ارتفاعات سنگی و غیرمشجر بوده و دارای معابر محدود است که امتداد آنها تا رود سیمره ادامه دارد. این رشته ارتفاعات از کوههای متعددی تشکیل یافته و بلندترین قله آن کوه شیخ علیخان به ارتفاع 3357 متر است. ژرفترین غار خاورمیانه به عمق 572 متر به نام غار بیستون یا پراو، در دامنه جنوبی قله قته چرمی واقع شده است. بهترین مسیر صعود به قله کوه شیخ علیخان، از تنگ کنشت به روستای مانگهلات و از آنجا ابتدا به سوی شرق و سپس به سوی جنوب تا قله، طی میشود. کتیبهای از زمان هخامنشیان در کوهپایه بیستون و حجاریهای داخل آن از زمان ساسانیان در طاق بستان باقی مانده است.
الوند: رشته ارتفاعات الوند، کوهستانی مرتفع و ممتد بوده که از یک سو تا ارتفاعات چهل چشمه کردستان ادامه داشته و از سوی دیگر زاگرس را به سوی نهاوند، بروجرد و بختیاری ادامه میدهد. این ارتفاعات در جهت غرب به شرق منظمتر میشود به طوری که در سنقرکلیایی سدی بزرگ و غیرقابل عبور را به وجود میآورد. راه اتومبیلرو همدان به کرمانشاه، این کوه را از سوی شمال و شمال غربی و مغرب دور میزند و راه اتومبیلرو جوکار به تویسرکان و کنگاور، بخشی از قسمتهای جنوبی این کوهستان را قطع میکند. مناسبترین راه برای رسیدن به قله الوند، از طریق گنجنامه همدان به سوی غرب میباشد و همچنین دره مرادبیک در جنوب همدان از مسیرهای صعود به قله الوند است.
شاه کو: ارتفاعات شاهکو (شاهو= شاوه)، یکی از بلندترین کوههای رشته کوههای زاگرس است که از روانسر تا نوسود امتداد دارد. شهرستان پاوه در دامنه غربی، شهرستان مریوان در دامنههای شمال شرقی و شهرستان سنندج و کرمانشاه در دامنههای جنوب شرقی این کوه قرار دارند.
قلاجه: ارتفاعات قلاجه که از جنوب شرقی سرپل ذهاب شروع شده بهصورت قوسی تا جنوب غربی کرمانشاه ادامه مییابد و جلگه اسلامآباد را از جلگه گیلانغرب جدا میسازد.
ریزآب: ارتفاعات ریزآب یا ریجاب یا ریجو، تا شمال جاده کرمانشاه، کرند و اسلامآباد امتداد دارد. این ارتفاعات محل ییلاق و قشلاق ایلات و چادرنشینان است.
سفیدکوه: ارتفاعات سفیدکوه در جنوب شهر کرمانشاه بوده و به سوی لرستان امتداد دارد و اکثر قلل آن پوشیده از برف است.
کوه گزن: این کوه در 12 کیلومتری غرب پاوه و شمال روستای حوض پوچ واقع شده و ارتفاع آن حدود 2389 متر است. خطالرأس این کوه حدّ طبیعی بین پاوه و جوانرود است.
کوه آتشگاه: کوه آتشکده یا آتشگاه، رشته کوهی است که از کوه شاهو جدا گشته و از غرب روستای شمشیر گذشته و در جهت شمال غربی امتداد یافته به رود سیروان منتهی میشود. بلندترین قله آن 2462 متر ارتفاع دارد. غارهای استان کرمانشاه ویرایش
کوههای کرمانشاه به علت دارا بودن بافت آهکی و بارندگی فراوان، جایگاه غارهای متعددی است که برخی از آن شناسایی و مورد بررسی علمی قرار گرفته و تعداد زیادی ناشناخته ماندهاند. برخی از غارهای استان کرمانشاه عبارتند از:
غار پرآو: نام غار برگرفته از کوه پرآو است که قله آن در ارتفاع 3357 متری از سطح دریا قرار دارد. وجود سرابهایی بزرگ همچون سراب تاق بستان و بیستون، که از آب بارانها و برفهای این کوهستان منشأ میگیرند، سبب شده است تا در گویش کردی نام پرآو یا کوه پُر از آب برای این کوه انتخاب شود. دهانه غار در ارتفاع 3050 متری از سطح دریا قرار گرفته است. طول غار 1454 متر و عمق آن کمی بیش از 752 متر است. این غار نخستین بار در سالهای 1350 و 1351 مورد بازدید گروهی از غارنوردان انگلیسی قرار گرفت. نخستین بازدید ایرانیها تا انتهای غار در شهریور سال 1370 توسط کانون کوهنوردان کرمانشاه انجام شد. غار پرآو از کف یک گودال تونل مانند شروع شده و در طول گذرگاهی با شیب زیاد و با دو حجره وسیع ادامه مییابد. در سمت راست غار و کنار مدخل اصلی، گذرگاه و چشمه آب شیرین قرار دارد. این غار از نظر عمق و بزرگی در آسیا مقام اول را داشته و دوازدهمین غار جهان و سختترین غار دنیاست و بازدید از آن نیازمند تمرین و کسب آمادگی است. غار پرآو از 26 حلقه چاه با عمق متفاوت از 5 تا 42 متر و دالان و دهلیز و پرتگاه تشکیل شده است. تاکنون فقط 70 نفر توانستهاند این غار را پیمایش نمایند و متأسفانه 3 نفر نیز در این پیمایش جانشان را از دست دادهاند. در آذر ماه ابتدای غار به وسیله استالاکتیت و استالاگمیتهای یخی پوشیده شده و زیبایی خاصی به آن میبخشد.
غار قوری قلعه: غار قوری قلعه در میانه راه کرمانشاه به پاوه و در 25 کیلومتری شرق پاوه در دامنه غربی کوه شاهو یا شاوه قرار دارد. این غار بزرگترین غار آبی آسیا و طولانیترین غار ایران به طول 3140 متر است که فقط چند صد متر ابتدای این غار برای بازدید عمومی آماده و بهسازی شده است. قدمت این غار به 65 میلیون سال میرسد. این اثر طبیعی دارای تالارهای زیبا در 1400 متری و 500 متری به نامهای تالار مریم، تالار کوهان شتر، تالار مسیر برزخ، تالار بلور و تالار عروس میباشد. در بالای کوه قلعهگور واقع در 27 کیلومتری شهرستان پاوه (جاده اصلی روانسر- پاوه) قلعهای از اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی وجود داشته که قسمتی از یکی دیوارههای آن در کوه قلعهگور باقی مانده است. از این رو این محل را قلعه گور، قلعه گوری، قلعه گورا و قلعه گبری مینامیدند ولی به مرور زمان به علت تلفظ غلط این واژه از سوی افراد غیرمحلی، اکنون کوه و غار مزبور به نام قوری قلعه معروف شده است. با کشف این غار و بررسی آن، رکورد طولانیترین غار ایران به نام کلهرود با عمق 3000 متر شکسته شد.
غار دو اشکفت: غار باستانی دو اشکفت شامل دو غار مجاور هم در شمال شهر کرمانشاه، در دامنه جنوبی کوه میوله قرار دارد و کهنترین بقایای سکونت انسان در شهر کرمانشاه است. با توجه به مطالعات باستانشناسی انجام شده، غار شرقی در دوران پارینه سنگی میانی (بین حدود 120 تا 40 هزار سال پیش) محل سکونت انسان نئاندرتال بوده است. ساکنان این غارها بیشتر به شکار بز کوهی، میش وحشی، گورخر و اسب وحشی میپرداختند. این غار در ارتفاع حدود 300 متری از دشت و مشرف بر پارک کوهستان میباشد.
غار جوجار: غار جوجار در فلات شمالی پراو در قسمت شمال غرب قله شاآودالان قرار گرفته است. در پیرامون این غار محوطه زیبا و چشمهسارهای گوارا و دایمی وجود دارد که محل تفریح کوهنوردان این استان است.
در گذشته دهانه غار جوجار بهصورت هولناکی با قطر زیاد رو به آسمان قرار گرفته و با شیب نسبتاً تندی از سوی شرق به پایین کشیده شده و از جهتهای دیگر با سوراخها و حفرههای عمود به دهانه اصلی غار ختم گردیده بود. اکنون دهانه غار با شیب ملایم و پلکانی با سنگهای صاف و صیقلی و رسوباتی که از شستن خاک بیرون به درون غار ایجاد شده تا حدود 50 متر قابل دسترسی برای عموم میباشد.
غار کاوات: غار کاوات در شمال روستای شبانکاره بخش جوانرود قرار دارد. ورودی آن هلالی و در جلو آن یک صفه (سکّو) میباشد که ارتفاع آن از زمین حدود 3 متر است. از ورودی غار به طرف داخل سراشیبی وجود دارد. در وسط غار دو بالاخانه دیده میشود که در دل سنگ تراشیدهاند. در 2 متری انتهای غار نهر آبی از پهنای غار جریان دارد. آب از یک دهانه درآمده و به دهانه دیگری میریزد. این دو دهانه غربی و شرقی است. آب در میان طاق ناپدید میشود و قدری پایینتر رود کوچکی جریان مییابد.
غار شکارچیان (بیستون): غار بیستون یا شکارچیان بر دامنه کوه بیستون در 200 متری نقش تاریخی داریوش هخامنشی، بالای سر مجسمه هرکول واقع است. چشمههای گوارایی که از پای کوه تاریخی بیستون میجوشند در زیر آن قرار دارند. غار از لحاظ نور و روشنایی در حدّ مطلوبی میباشد و دسترسی به آن آسان است.
غار بیستون غار کوچکی است که فقط 6 نفر میتوانند در آن جای گیرند. ظاهراً این غار یک مخفیگاه برای زندگی شکارچیان بوده است، زیرا موقعیت مکانی غار طوری است که تا به آن نزدیک نشوند، افراد داخل آن دیده نمیشوند. به عقیده پروفسور کارلتون کون؛ باستانشناس آمریکایی که در تابستان سال 1328 خورشیدی غار را مورد بررسی قرار داد، این غار در دورههای مختلف زندگی بشر مورد استفاده قرار گرفته است. وی نام غار را غار شکارچیان و زرادخانه انسان قدیم نامیده است.
غار دودر: این غار در دامنه کوه بیستون و در قسمت شمال شرقی غار شکارچیان قرار دارد. این غار 20 متر عمق و در حدود 170 متر مربع وسعت دارد. ارتفاع سقف غار نیز بین 1 تا 3 متر است. غار دودر دارای دو دهانه است. دهانه اصلی در جهت جنوب– جنوب غربی، مشرف بر درهای پرشیب و کم عرض است و به پرتگاهی منتهی میشود. دهانه دیگر غار در جهت شرقی– جنوب شرقی، مشرف به راهی است که به غارهای آفتاب و تاریک منتهی میشود. ابزارهای شناسایی شده از این غار عبارتند از ابزارهای روتوش شده، سنگ مادر، خراشندههای جانبی و خراشندههای متقارب، تراشندههای کنگرهدار، تراشندههای دندانهدار و سوراخ کنندهها که این ابزارها مربوط به دوره موسترین میباشند.
غار کبوتر: مَر کموتر (غار کبوتر)، مرمیان راهان، غار کبوتر در اراضی جنوبی روستای میانراهان، در کمرکوهی به نام کمرسیاه، غار سنگی و بزرگ وجود دارد. راه بیستون به سنقر از دامنه شرقی این کوه میگذرد. این غار در محل به مر کموتر معروف است زیرا در زبان کردی «مَر» به معنای غار میباشد.
دهانه غار جنوبی- غربی است. پهنای ورودی غار 6 متر و بلندی دهانه غار 10 متر است سقف آن بین 13 تا 15 متر تغییر میکند. طول غار که شمالی- جنوبی است، 36/5 متر و پهنترین نقطه آن 13/5 متر است. در انتهای ضلع غربی غار، شاخهای از قسمت اصلی جدا میشود که درازای آن 11/5 متر و بلندی دهانه آن 3 متر است.
کف غار و به ویژه اراضی مقابل دهانه غار را سفال شکسته فراوان پوشانده است. سفالینهها عموماً بینقش بوده و به دوره پیش از تاریخ و دوره پارتی (اشکانی) تعلق دارد.
مَر خَرل: مَر خَرل یا غار خرل در مرز سنقرآباد و بیستون، بر دامنه شرقی کوه پراو به سوی پل آجری شاه عباسی، قرار دارد. این غار با طول 27 متر بر دشت بیستون مشرف است. غار خرل در سال 1965 میلادی توسط فیلیپ اسمیت مورد حفاری قرار گرفت که در این حفاری چند تیغه سنگی که از آنها به عنوان ابزار استفاده میشد، به دست آمد. این اشیا مربوط به انسانهای دوره پالئولیتیک است. از 56 نمونه استخوان حیوان به دست آمده از این غار، 240 عدد متعلق به بز و گوسفند بود که این امر نشان میدهد زاگرس مرکزی یکی از مراکز اولیه اهلی شدن این دو حیوان بوده است. جدیدترین آثار مکشوفه از غار خرل متعلق به دوره ساسانی است. از این غار در فصل بهار برای آغل گوسفندان استفاده میشود.
مَر تاریک: مَر (غار) تاریک در دامنه کوه بیستون و در قسمت شمال غربی غار خرل قرار دارد. این غار 25 متر عمق و در حدود 80 متر مربع مساحت دارد. این غار به صورت دالان دراز و کم عرضی است که در انتها به محوطهای نسبتاً بازتر منتهی میشود. دهانه غار به سمت جنوب شرقی است. اشیای شناسایی شده از این غار که بیشتر در قسمت انتهایی غار به دست آمدهاند، مصنوعات سنگی مربوط به دوره موسترین و شامل سنگهای مادر، خراشندهها، سوراخ کننده، اسکنه، ابزارهای کنگرهدار و دندانهدار است.
غار آفتاب: این غار در دامنه کوه بیستون و در حدّفاصل غارهای تاریک و دودر قرار دارد. غار آفتاب 26 متر طول دارد و دهانه آن به سمت شمال شرقی است. مساحت غار 160 متر و دهانه آن حدود 6 متر ارتفاع دارد و به تدریج از ارتفاع آن کاسته میشود. سنگهای شناسایی شده از این غار بیشتر به صورت تراشهای ساده، تراشهای وازده و سنگ مادر دیده میشود. ابزارهای سنگی ساخته شده، شامل خراشندهها و سوراخ کنندهها است. علاوه بر مصنوعات سنگی، در کف غار نیز ابزاری از جنس استخوان به دست آمده که به شکل مثلث است. در بخش تحتانی این ابزار سه سوراخ وجود دارد. یکی از این سوراخها بر لبه جانبی ابزار است که متأسفانه کاربرد این قطعه استخوان مشخص نیست. ابزارهای سنگی شناسایی شده از این غار نیز متعلق به دوره موسترین است.
مَر دُزان: مَرِ دُزان یا غار دزدان در ابتدای اراضی سنقرآباد، در جهت نشار، در تنگ میان دارابگ وجود دارد. این غار طبیعی بوده و دهانه آن حدود 4 متر و عمقش بیش از 8 متر است. در کف غار آثاری از کند و کاو دیده میشود. ابزارهای مختلف سنگی که از گوشه و کنار غار بهدست آمده متعلق به دوره پالئولیتیک است.
غار انار: مَرِ انار یا غار انار در تنگ میان دارابگ، در جهت خورَتاب واقع است. کف غار پوشیده از قشر ضخیمی از فضولات دام است. این غار از مَرِ دُزان بزرگتر و وسیعتر است. مَرِ انار از اوایل بهار تا اواسط پاییز، آغل گلههای روستای سنقرآباد و آبادیهای نزدیک است.
غار حاجی: مَرِ حاجی یا غار حاجی در روستای کُلَهجوب در تنگ دینور در سمت چپ راه بیستون به سنقر کلیایی قرار دارد.
غار سیدشهاب: مَرِ سیدشهاب یا غار سیدشهاب در میان تنگ میان راهان قرار گرفته است.
غار طویله سوراخ: این غار دراز و باریک در دره کوه بلیوار، در شمال روستای کنگرشه بانین، در محلی که به نظرگاه مولا (نظرگاه علی) معروف است، قرار دارد. در پارهای نقاط آثاری از کنده شدن غار به صورت دستی دیده میشود. در میان غار سرابی بزرگ است که مشخص نیست آب آن به کجا میرود.
غار کِنِشت: غار کنشت در بین راه روستای کنشت قرار دارد. هیأت باستانشناسان دانشگاه شرقی شیکاگو به سرپرستی بروس هاو در سالهای 1339-1338 خورشیدی از آن بازدید کرده و پس از حفاری و انجام مطالعاتی، این غار را به زمانی در حدود 40 هزار سال پیش نسبت دادهاند.
غار آوازا: غار آوازا یا غار چشمه سهراب در 2 کیلومتری جاده سنقر- کرمانشاه در کوه چشمه سهراب از رشته کوههای پراو قرار دارد. ارتفاع دامنه کوه تا پای غار حدود 500 متر است. پای غار استراحتگاه و چشمه آبی وجود دارد.
برای دسترسی به غار ابتدا ارتفاع 6 متری را که جای پا توسط دست کنده شده طی کرده سپس از 6 پله کندهکاری شده بالا رفته و به دهانه اصلی غار وارد میشوند. ابتدا ایوان و سپس محوطه سالن مانندی قرار دارد. آشپزخانه، اتاق خواب، اتاق پذیرایی نیز ساخته شده. در داخل غار در محلی آب جمع میشود و به شکل استخری درمیآید و در بیرون غار دستشویی ساختهاند.
در خارج غار دو دیدهبانی در ارتفاع 250-300 متری وجود دارد. آقای حسین مکری ساکن سنقر بر این باور است که آثار این غار مربوط به دوره هخامنشیان است، ولی اسماعیل قبادی بیستونی غار و آثار کندهکاری آن را مربوط به زمان اسماعیلیان میداند.
در قسمت شرقی غار آوازا، غار دیگری وجود دارد که در آن آجرهایی به ابعاد حدود 20×50×100 سانتیمتر وجود دارد و غاری طولانی است.
غار (پناهگاه سنگی) ورواسی: این پناهگاه سنگی در 11 کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه، در دامنه کوه ماسیم و در دره معروف به تنگ کنشت قرار دارد. این پناهگاه در سال 1960 میلادی مورد گمانهزنی قرار گرفت. بنا به تحقیقات انجام شده این پناهگاه سنگی محل مناسبی برای استقرار موقت شکارچیان بوده است. بقایای حیوانی مکشوفه نیز این امر را تأیید میکند. در میان استخوانهای حیواناتی که آزمایش شدهاند، تعداد زیادی بقایای استخوان حیوانات شکاری مانند گورخر، بزکوهی، بز و گوسفند اهلی نشده، گراز وحشی و کفتار وجود داشت. علاوه بر آن مقداری استخوان جوندگان کوچک جثه مانند موش کور و خرگوش نیز در میان بقایای استخوانی مشاهد شد. دشتهای استان کرمانشاه ویرایش
اگرچه بیشتر نواحی استان کرمانشاه کوهستانی است، ولی همین کوهستانی بودن موجب گردیده که شکستها و چالههای ساختمانی اولیه، غالباً دشتهای این منطقه را بهوجود آورد. در بین کوهها که گاه پهناور و در بعضی جاها کمعرض و باریک میباشند، دشتهای متعددی تشکیل شده که از مواد آبرفتی انباشته شدهاند. عامل اصلی در ایجاد قشر بالایی خاک این دشتها، فرسایش ممتد سالهای طولانی بوده که همچنان ادامه دارد.
دشت اسلامآباد: اين دشت از طرف غرب به وسيله ارتفاعات دالاهو محدود گرديده است. دامنههای اطراف اين دشت مشجر است. دشت اسلامآباد در حدود 460 كيلومتر مربع وسعت دارد .
دشت بيلوار: اين دشت از رسوبات رودخانه كامياران به وجود آمده است. اراضی اين دشت در حدود 11 هزار هكتار مساحت دارد.
دشت بين ارتفاعات الوند و كوه بيدسرخ: اين دشت به عرض 55 كيلومتر میباشد. ارتفاعات شمالی آن نسبتاً صعبالعبور بوده ولی از طرف جنوب باز و هموار است و به همين سبب راههايی به طرف شهرستانهای نهاوند و تويسركان از اين منطقه كشيده شده است.
دشت بين ارتفاعات پاطاق و خسروی: ارتفاعات اين دشت از سطح دريا كم و به علت همجواری با خاک عراق، دارای آب و هوای نسبتاً گرم است. عرض اين دشت بين 20 تا 70 كيلومتر است.
دشت دينور: اين دشت در جنوب سنقر قرار گرفته و مساحت اراضی آن حدود 9 هزار هكتار است.
دشت صحنه: اين دشت از پای ارتفاعات بيد سرخ آغاز و در ارتفاعات نعل شكن خاتمه میيابد. عرض اين دشت در حدود 90 كيلومتر است .
دشت كرند: اين دشت در امتداد غربی دشت اسلامآباد غرب قرار دارد و مساحت اراضی آن در حدود 9 هزار هكتار است .
دشت ماهيدشت: اين دشت را ارتفاعات نعل شكن در شرق و ارتفاعات حسنآباد در غرب احاطه كرده است. عرض آن 25 كيلومتر میباشد و از دو طرف كاملاً باز است. اين دشت از مناطق عمده زراعی استان كرمانشاه محسوب میشود.
دشت هرسين: دشت هرسين بين راه بيستون به نورآباد قرار گرفته و مساحت اراضی آن حدود 15500 هكتار است. رودخانههای استان کرمانشاه ویرایش
استان كرمانشاه از مناطق نسبتاً پرآب كشور محسوب میشود. استان كرمانشاه شـــامل دو حوزه بزرگ آبخيز كـرخه عليا و سيـروان میباشد. حــــوزه آبخيز كـرخه عليا (حوزه آبريز داخلی) شامل 15 زير حوزه اصلی میباشد كه در مركز و شرق استان شامل شهرستانهای كرمانشاه، اسلامآباد غرب، كنگاور، جوانرود (بخش روانسر)، صحنه و هرسين میشود و آب رودخانههای آن به رودخانه سيمره میریزد. حوزه آبريز سيروان (حوزه آبريز خارجی) با 19 زير حوزه اصلی در شمال غرب استان شامل شهرستانهای قصرشيرين، پاوه، سرپل ذهاب، گيلان غرب، بخشی از سنقر، جوانرود (غير از بخش روانسر) و بخــــشی از شهرستان اسلامآباد غرب بوده و آب رودخانههای آن از كشور خارج شده و وارد كشور عراق میگردد. در حال حاضر بخش عظيمی از آبهای سطحی استان (46/2 درصد) از كشور خارج میشود. مهمترین رودخانههای استان کرمانشاه به شرح زیر میباشد:
رودخانه سيروان: اين رودخانه از بخش رزاب و مريوان در كردستان سرچشمه گرفته و پس از عبور از شمال غربی اورامانات، دوآب و شمال هرتا، رودخانههای ژادرود، قشلاق رود، ليله، لوشه، زمكان، دشت حر به آن پيوسته و سپس وارد كشور عراق میشود.
رودخانه رازآور: اين رودخانه از كوههای اطراف كندوله و كامياران سرچشمه گرفته و پس از عبور از كوههای جنوب شرقی كامياران، در پای كوه قرال به مسيرش ادامه داده و در جنوب قزانچی به رودخانه قرهسو میريزد.
رودخانه مِرِگ: اين رودخانه از سراب فيروزآباد واقع در جنوب غربی ماهيدشت سرچشمه گرفته و در شمال شرقی روستای مير عزيزی، به قرهسو متصل میشود. پس از عبور از ماهيدشت و دريافت آب سراب كاشنبه، وارد دشت كوزران شده و در آنجا آب رودخانه زردآب به آن میپيوندد. پس از آن در پای كوه ويس به رودخانه قرهسو میريزد.
رودخانه جاميشان: اين رودخانه از ارتفاعات و چشمهسارهای اطراف سنقر كليايی سرچشمه گرفته و به طرف جنوب غربی از تنگ ميان كوه جاميشان عبور میكند. پس از عبور از اين تنگ وارد دشت دينور شده و در تنگ دينور به رودخانه دينورآب میريزد.
رودخانه قرهسو: سرچشمه اصلی اين رودخانه سراب روانسر واقع در 50 کیلومتری شمال غرب كرمانشاه میباشد. اين رودخانه با جهت شمال غربی به جنوب شرقی جريان پيدا میكند و در 15 کیلومتری كرمانشاه رودخانه رازآور و شاخههای فرعی آن به قرهسو میپيوندد و با مسير پر پيچ و خم، در سطح دشت جريان يافته و در نزديكی روستای قزانچی رودخانه مرگ به آن متصل میشود. اين رودخانه با يک شيب آرام از داخل شهر كرمانشاه عبور كرده و در نزديكی فرامان به رودخانه گاماسياب میپيوندد. در بسياری از نقاط حاشيه اين رودخانه گياهان مختلفی رشد كرده و به آن جلوه خاصی بخشیده است.
رودخانه دينورآب: يک شاخه اين آب از روستاهای دامنه غربی اسدآباد سرچشمه میگيرد و شاخه دوم آن كه به آب زحمانی معروف است از سر تخت كليايی سرچشمه گرفته كه در دهكده زحمانی با شاخه سوم كه از سراب سنقرچای میآيد، متصل شده و در ميان راهان با شاخه چهارم متصل میشود. پس از عبور از پل ميان راهان در دهكده برناج، آب برناج به آن اضافه شده و با پيوستن آب نوژی وران به آن، دينور آب اصلی را شكل میدهد. اين آب پس از مشروب كردن دشت دينور و چمچمال در جنوب بيستون به گاماسياب میريزد.
رودخانه گاماسیاب: اين رودخانه از سراب سنگ سوراخ و چشمهسارهای اطراف نهاوند سرچشمه گرفته و پس از اتصال با رودخانه ملاير به رودخانه گاماسياب تغيير نام میدهد. در مسیر این رودخانه رشتههای فرعی مختلفی از جمله آب ملاير، آب نهاوند و آب تويسركان ملحق میشود. اين رودخانه در جنوب بيستون به آب دينورآب پيوسته و به نام گاماسياب ادامه مسير داده و در نزديكی فرامان به رودخانه قرهسو متصل شده و پس از آن به نام سيمره وارد خاک لرستان میشود و سپس در استان خوزستان به نام كرخه جريان يافته و وارد هورالعظيم میشود.
رودخانه الوند: اين رودخانه از آب چشمههای سياوانه و سراب اسكندر در كوه دالاهو در شمال غربی كرند سرچشمه گرفته و بعد از طی مسافت حدود 3 كيلومتر، در زمین فرو رفته و پس از مسافت كوتاهی از محل ديگری به نام سراب هشتانه خارج شده و تشكيل آبشاری در ريجاب میدهد. اين رود پس از مشروب نمودن دشت ذهاب، به طرف قصرشيرين جريان یافته و نهايتاً وارد خانقين عراق میشود و در محل دوآب خانقين وارد دياله میشود. اين رودخانه از لحاظ اين كه از سرپل ذهاب (حلوان) میگذرد، به نام رودخانه حلوان نيز معروف است. چشمههای استان کرمانشاه ویرایش
با توجه به ساختمان زمینشناسی منطقه، استان کرمانشاه از نظر آبهای زیرزمینی غنی میباشد. عواملی چون دشتهای وسیع با بسترهای آبرفتی عمیق، میزان بارندگی سالانه، وجود کوههای آهکی و طبقات غیرقابل نفوذ زیرزمینی در آبرفتهای منطقه، باعث ایجاد آبهای زیرزمینی شده است. چاههای عمیق و همچنین وجود چشمههای فراوان دلیل بر غنی بودن آبهای زیرزمینی این استان است.
چشمه ریزه: چشمه معدنی ریزه در ارتفاعات ریزه و سارَوَن در بین جوانرود و ثلاث باباجانی از توابع شهرستان جوانرود واقع است. مردم محل بر این باورند که آب این چشمه برای ناراحتیهای رماتیسمی مناسب است و در آن آبتنی میکنند. آب این چشمه طعم بخصوصی دارد و برای نوشیدن مناسب نیست.
چشمه کانیبا: چشمه معدنی کانیبا در بلندیهای کوه آتشگاه واقع در بخش حومه پاوه در 4 کیلومتری شهر پاوه از دل کوه خارج میشود. مردم محل بر این عقیدهاند که مالیدن آب این چشمه به پاهای افراد بیمار مبتلا به رماتیسم مفید است. آب این چشمه گوارا و قابل نوشیدن است.
چشمه معدنی گلهویج: چشمه معدنی گلهویج و به گویش محلی گُلی، در 25 کیلومتری شهر سنقر قرار دارد. این چشمه از پای کوه کمارتفاعی واقع در روستای گلهویج خارج میگردد. به عقیده مردم محل استحمام در آب آن تببر و شفادهنده است. کودکان مبتلا به تب را در آن انداخته و خارج میکنند و بنابر مشاهدات، نتایج مطلوبی نیز به دست آمده است.
چشمه عبدل: چشمه عبدل از چشمههای معروف كنگاور است كه از دامنه تپهای در شمال كنگاور سرچشمه میگيرد. اين چشمه محله چشمه عبدل را مشروب مینمايد.
چشمه هندیآباد: چشمه هندیآباد در شمال شرقی كنگاور قرار دارد و آب آشامیدنی محله هندیآباد شهر را تأمين مینمايد.
چشمه آب معدنی امام حسن: اين چشمه در شهرستان كرمانشاه واقع شده و به نسبت ساير چشمهها اهميت كمتری دارد.
چشمه صيفور: چشمه صيفور در 2 كيلومتری شمال شرقی كنگاور قرار دارد. به دلیل زیباییهای طبیعی در اطراف اين چشمه، اهالی كنگاور و مسافران عبوری جهت گردش و گذران اوقات فراغت به این منطقه مراجعه میکنند.
چشمه آبگرم تنگ حمام: چشمه آبگرم تنگ حمام بين شهر سرپل ذهاب و قصرشيرين واقع شده است و مورد استفاده اهالی این منطقه قرار میگيرد. تالابها و سرابهای استان کرمانشاه ویرایش
تالاب هشیلان: تالاب هشيلان به صورت ناوديسی در گستره دشتی و اراضی پست دامنه كوههای خورين و ويس در فاصله 36 کیلومتری شمال غربی شهر کرمانشاه در ارتفاع 1310 متری از سطح دریا قرار دارد. مساحت این تالاب تقریباً 450 هکتار میباشد که از سوی اداره کل حفاظت محیط زیست استان کرمانشاه، به عنوان منطقه شکار و تیراندازی ممنوع درنظر گرفته شده است. آب تالاب در بالادست به صورت سراب و چشمههای جوشان میباشد و در پهنه تالاب به صورت كانالهای بزرگ و كوچک پخش شده است. در اين تالاب حدود 110 جزيره كوچک و بزرگ با مساحت تقريبی از 100 متر مربع تا حدود يک هكتار وجود دارند که در فصل زمستان و در روزهای پر باران، در اثر افزایش دبی آب تالاب، بعضی از آنها در زیر آب پنهان میشوند. میانگین بارش سالانه در تالاب هشیلان 451 میلیمتر است و در سراسر سال باد در جهات مختلف در این منطقه میوزد. در داخل محدوده تالاب هیچ درخت خودرویی وجود ندارد فقط گونهای بید به صورت خیلی پراکنده و بسیار اندک در چند نقطه از تالاب رویش دارد. پوشش گياهی سطح تالاب علفی است كه به صورت گياهان آبزی در داخل آب رشد كردهاند. در داخل و حاشیه تالاب جوندگانی از خانواده موشها و پستاندارانی همچون گرگ، روباه، خرگوش، شغال، گربه وحشی زندگی میکنند. ارتفاعات خورین واقع در شمال و شمال غربی تالاب، زیستگاه مناسبی جهت بز وحشی میباشد. تشی نیز از جانوران دیگری است که در ارتفاعات مذکور مشاهده میشود. بر اساس بررسیهای به عمل آمده، هر سال با شروع بارانهای پاييزی و سرد شدن هوا، پرندگان زيادی از آسيای مركزی به اين زيست بوم آمده و زمستان را در اين تالاب میگذراندند. اين تالاب مأمن و مأوای مناسبی برای زمستانگذرانی تعداد زيادی از پرندگان مهاجر آبزی و كنار آبزی به شمار میرود. این پرندگان عبارتند از اردک سر سبز، خوتکا، اردک اردهای، گیلار، خوتکای پر سفید، نوک پهن، کشیم کوچک، کشیک گردن سرخ، غاز خاکستری، چنگر معمولی، چنگر نوک سرخ، کاکایی نوک سبز و بعضی سالها نیز به طور اتفاقی فلامینگو، پلیکان و قو به عنوان گروه پرندگان آبزی و بوتیمار، بوتیمار کوچک، یلوه، اگرتهای کوچک و بزرگ، گاو چرانک، حواصیلها، لکلک، خروس کولی، خروس کولی اجتماعی، سلیم کوچک، سلیم طلایی، آبچیلک پا سبز، ماهی خورک کوچک و ماهی خورک ابلق به عنوان پرندگان کنار آبچر و سایر پرندگان از جمله شکاریها (عقاب، سارگپه، سنقر، کور کور)، جغد کوچک، شاه بوف، سبزه قبا، زنبورخوار، هدهد، کبک، بلدرچین، تیهو، چکاوک، دم جنبانک، سار، زاغی، کلاغ سیاه، زاغ نوک سرخ و حتی غراب به عنوان پرندگان خشکزی که در اطراف تالاب زندگی میکنند.
نام تالاب بر اساس گویش کردی، مرکب از دو بخش «هشی» به معنی مار و «لان» به معنای خانه است. بنابراین نام هشیلان به معنی لانه ماران میباشد زیرا در این تالاب تعداد زیادی مار به ویژه مار آبی و مار چلیپر وجود دارند. لاکپشت خزری یا گونه لاکپشت برکهای و لاکپشت مهمیزدار در این زیستگاه به فراوانی یافت میشوند. سوسمار آگاما، مارمولک و سمندر نیز از دیگر خزندگان این تالاب میباشند. از گونههای عمده ماهیان تالاب، میتوان به عروس ماهی، سیاه ماهی، سفید کولی، زردک و سس ماهی از خانواده ماهیان کپور اشاره کرد. با این وجود کپور پرورشی و یا کپور قرمز (زینتی) که به قصد پرورش در محیط تالاب رهاسازی شدهاند، نیز در تالاب مشاهده میشوند.
سراب بيستون: اين سراب در 30 كيلومتری شمال شرقی شهر كرمانشاه و در دامنه كوه بيستون قرار دارد. اين سراب مزارع بيستون و بلوردی را مشروب میكند.
سراب نيلوفر: اين سراب در 14 كيلومتری شمال غربی شهر كرمانشاه، در ابتدای منطقه سنجابی و در دامنه كوه كماجار قرار دارد. اين سراب به صورت استخر وسيعی، مملو از گلهای نيلوفر است. غنچهها و برگهای اين گلها سر از آب بیرون آورده و سطح وسيعی از سراب را پوشاندهاند. اين سراب ظرفيت بهرهدهی آب فراوان دارد و برای پرورش ماهی نيز مناسب است. در سالهای اخير جهت رفاه بازديدكنندگان در اطراف اين سراب، تأسيسات رفاهی و پارک احداث شده است.
سراب هرسين: در داخل شهر هرسين و در دامنه كوه شيرز سراب بسيار زيبايب وجود دارد كه اراضی كشاورزی هرسين را آبیاری میسازد. سراسر اين سراب پوشيده از درختان جنگلی است. عناصر طبيعی چون چشمه، كوهستان، فضای سبز و آثار تاريخی، زيبايی مضاعفی به طبيعت بكر آن داده است.
سراب دربند: اين سراب در شمال شهر صحنه و در محلی به نام دربند قرار دارد و مزارع صحنه را آبياری میكند. در كنار اين سراب آبشاری زيبا ديده میشود كه آب آن با فشار زياد از شكاف كوه بيرون میريزد. اين آبشار در فصل بهار از مكانهای ديدنی و زيبای صحنه محسوب میشود.
سراب روانسر: اين سراب زيبا در داخل شهر روانسر قرار دارد و سرچشمه رودخانه قرهسو است. به دليل وجود اين سراب و قرار گرفتن آثار تاريخی در كنار آن و نيز سرسبزی و طبيعت زيبا، اين مكان يكی از نقاط تفريحی شهر روانسر به حساب میآيد.
سراب سنقر: سراب سنقر در 5 كيلومتری جاده سنقر به كرمانشاه و در مجاورت روستای تازهآباد قرار دارد. آب آن از زير كوه سراب به سرعت و با فشار به صورت فواره بيرون میريزد. آب اين سراب در زمستانها گرم و در تابستانها سرد است. آب آشاميدنی روستاهای اطراف از این سراب تأمين میشود و سپس به رودخانه قرهسو میريزد.
سراب قنبر: اين سراب در جنوب شهر كرمانشاه و در دامنه كوه سفيد واقع شده و آب مصرفی قسمتی از شهر را تأمين میكند.
سراب خضر زنده: اين سراب در 24 كيلومتری شمال غربی شهر كرمانشاه و در مسير جاده كرمانشاه- سنندج قرار دارد.
سراب ياوری: اين سراب در مسير جاده كرمانشاه به روانسر و در نزديکی روستای قزانچی قرار دارد. ویژگیهای اقلیمی استان کرمانشاه ویرایش
استان کرمانشاه به سبب موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در میان رشته کوههای زاگرس، از آب و هوای متنوعی برخوردار است؛ تاجایی که آن را استان چهار فصل مینامند. به طور کلی استان کرمانشاه را بر اساس دما، بارش و ناهمواری میتوان به سه منطقه آب و هوایی تقسیم کرد.
الف) منطقه سردسیر: این نوع آب و هوا در مناطق مرتفع استان مشاهده میشود. بخشهایی از شهرستانهای کنگاور، سنقر، پاوه، جوانرود و همچنین بخشهایی از ثلاث باباجانی از این نوع آب و هوا برخوردارند. تابستانهای ملایم تا گرم و زمستانهای سرد تا خیلی سرد، از مهمترین ویژگیهای این نوع آب و هوا میباشد. میانگین دمای تابستان و زمستان این منطقه به ترتیب 26/6 و 3/4 درجه سانتیگراد است و میانگین بارش 835 میلیمتر که بیشتر آن به صورت برف است.
ب) منطقه گرمسیر: اراضی پست واقع در غرب استان، شامل قصرشیرین، سومار، سرپل زهاب و گیلان غرب از مناطق گرمسیری استان به شمار میرود. ارتفاع کم و استقرار در مجاورت بیابانهای خشک عراق از عوامل مؤثر در گرم بودن این منطقه است. از ویژگیهای این آب و هوا، تابستانهای بسیار گرم و زمستانهای ملایم میباشد. میانگین دمای تابستان و زمستان این منطقه آب و هوایی به ترتیب 32/5 و 11 درجه سانتیگراد است. این منطقه به طور میانگین 385 میلیمتر بارش دارد و برف به ندرت در این منطقه آب و هوایی مشاهده میشود.
ج) منطقه معتدل: مناطقی که در حدّفاصل دو منطقه گرمسیری غرب و سردسیری شرق و شمال استان قرار دارند، دارای زمستانهای ملایم تا سرد و تابستانهای گرم هستند. میانگین دمای تابستان و زمستان این منطقه به ترتیب 26/1 و 4/1 درجه سانتیگراد و میانگین بارش 441 میلیمتر است. بخش اعظم شهرستانهای کرمانشاه، اسلامآباد، روانسر، صحنه، هرسین و بخشی از دالاهو در این منطقه آب و هوایی قرار گرفتهاند.
ورود و عبور جریان مرطوب مدیترانهای موجب اصلی بارشهای استان کرمانشاه است. بادهای استان کرمانشاه ویرایش
با توجه به وضعیت ناهمواریهای استان کرمانشاه و قرارگیری ارتفاعات بلند در مجاورت دشتهای پست، وزش باد در طی شبانهروز رخ میدهد. بیشترین بادهای محلی در فصول زمستان و بهار اتفاق میافتد. مهمترین بادهای محلی استان کرمانشاه عبارتند از:
باد غربی: باد غربی، رطوبت اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه را منتقل کرده و مواقع بخصوصی ندارد ولی در زمستان و بهار معمولاً بیشتر میوزد. این باد از غرب استان میوزد و در تبخیر و خشکانیدن زمین مؤثر بوده و به دنبال آن، حرکت ابرهای بارانزا شروع شده و منجر به ریزش باران میشود.
باد شمال: باد شمال از جریانهای مدیترانهای است که به ایران از جمله کرمانشاه میرسد. این باد در فصل تابستان از شمال به جنوب میوزد و در اعتدال آب و هوای این منطقه و کاهش گرما مؤثر است. این باد در کشاورزی اثرات مثبت به جا میگذارد.
باد سموم: باد سموم یا باد سام، در فصل تابستان از عربستان میوزد و همیشه مقداری خاک و شن همراه دارد و سبب بالا رفتن دمای سایر نقاط استان میشود در عین حال هنگام عبور از روی خلیج فارس، رطوبت زیادی در خود ذخیره میکند.
سیدمحمدعلی شوشتری مؤلف کتاب تاریخ جغرافیایی خوزستان مینویسد:
«...گاهی در ایام تابستان، بادهای گرم و سوزنده از طرف مغرب به عراق و ایران میوزد، و چون این باد نخست به ریگزارهای گرم جزیرةالعرب میوزد، کسب سمیّت میکند و لذا آن را باد سام و یا باد سموم مینامند. وزش آن در آفتاب مخصوصاً در وسط روز شخص را مسموم میکند و هرگاه آب خنک برای شخص باد سامزده به دست نیاید، تلف میشود. این باد در صحرای لور و اراضی غربی اهواز سالی چند نفر از رهگذران را میکشد».
باد سیاه )سیِه وا): باد سیاه معمولاً در فصل پاییز میورزد و چون باعث سرمای ناگهانی و در نتیجه خسارت به کشاورزی میشود، آن را باد سیاه مینامند.
باد زلان )چیه وا(: باد زلان در فصول زمستان و بهار میوزد. این باد از نوع بادهای خشک است و در نتیجه رطوبت را به طور قابل ملاحظهای کاهش میدهد. باد زلان اثرات نامطلوبی روی کشاورزی منطقه میگذارد و یکی از عوامل محدودکننده و خسارتزا در این ناحیه است. پوشش گیاهی استان کرمانشاه ویرایش
موقعیت اقلیمی و اکولوژیکی استان کرمانشاه با توجه به میزان متوسط بارندگی و رطوبت نسبی، پوشش گیاهی متنوعی را در سطح استان به وجود آورده است.
پوشش گیاهی کرمانشاهان به سه دسته کلی زیر تقسیم میشود که نوع غالب و مشخص گیاهان این استان را تشکیل میدهند.
* جنگلها، درختان و درختچهها: اکثر نواحی کوهستانی کرمانشاه دارای جنگلهای تُنُک میباشد. جنگلهای این استان عموماً از بلوط بومی ایران تشکیل یافته و علاوه بر آن گونههای مختلف بلوط و گونههای مختلف پسته وحشی (بنه) و انواع بادام کوهی (ارژن) نیز دیده میشود.
برخی از درختان و درختچههای جنگلی استان عبارتند از:
آلبالوی وحشی (محلب، بلالوک)؛ در نواحی سردسیر و کوهستانی استان فراوان است.
انجیر؛ دارای انواع زیادی میباشد که به تفاوت در نواحی مختلف پراکندگی حاصل کرده است. در ساقه بعضی از آنها شیرابه شیری رنگ فراوانی جریان دارد که به مصارف کائوچو میرسد. منشأ اصلی آن نواحی مدیترانه بوده است.
اوجا؛ در حاشیه جنگلها، نواحی کوهستانی و کنار جادهها میروید. ارتفاع درخت اوجا از 2 تا 40 متر دیده میشود. پوست ثانوی گیاه که به چوب پیوستگی دارد، بیشتر به مصارف درمانی میرسد.
بادام وحشی (ارژن)؛ در نقاط معتدل و سردسیر ایران، از جمله استان کرمانشاه میروید. میوه آن تلخ است ولی مغز شیرین شده آن را با کشمش، گندم برشته و پسته وحشی مخلوط کرده به عنوان آجیل مصرف میکنند.
بلوط یا سلطان جنگل؛ در مناطق معتدل از جمله استان کرمانشاه میروید. درختی است با شکوه و بلند، به طول 35-40 متر که 500-2000 سال عمر میکند.
بید؛ درختی است سایهدار و بیمیوه. شاخههایش راست و بلند، برگهایش دراز و ساده که در نقاط معتدل، مرطوب و در کنار نهرها میروید.
پسته وحشی یا بنه؛ در ایران سه گونه است و هر سه گونه، از درختان کوچک و میانه مناطق نیم خشک کشور بهشمار میروند. شناسایی گونههای مختلف بنه معمولاً از روی تعداد و شکل برگچهها و درشتی میوه آنها صورت میگیرد.
تمشک؛ درختچهای است که به حالت وحشی در جنگلها و نواحی معتدل کرمانشاه میروید.
چنار؛ درختی بزرگ، زیبا، زینتی و دارای تنهای است که پوست آن بهصورت قطعات نامنظم میریزد. درخت چنار در ارتفاعات 1500-2500 متری و در غالب مناطق، از جمله منطقه کرمانشاه میروید.
زبان گنجشک یا ون؛ درختی است زیبا به ارتفاع 15 تا 20 متر و دارای شاخههای انبوه که در جنگلهای شمال ایران و همچنین کرمانشاه میروید.
صنوبر؛ از جمله درختان تیره بید میباشد و شامل 40-50 گونه است. از دیرباز در اکثر نواحی استان کرمانشاه در کنارههای رودخانهها و چشمهسارها قطعات کوچکی را کشاورزان به کشت صنوبر اختصاص دادهاند.
سرخولیک= ترشهولیک= زالزالک گل؛ به شکل درختچه یا درخت کوچک با ارتفاع متوسط است.
گردو؛ درخت زیبا و باشکوهی است که ارتفاع آن به 10-30 متر میرسد و به ندرت به صورت درختچه است.
* گیاهان طبیعی (خودرو) و دارویی: پونه؛ در عربی حبق و در کردی پونگه نامیده میشود. گیاهی است به ارتفاع 10-55 سانتیمتر که به حالت وحشی در دشتهای مرطوب و حاشیه جریانهای آب و حتی داخل آب برخی نواحی ایران از جمله کرمانشاه میروید.
ریواس یا ریوند چینی؛ در گذشته جزو گیاهان دارویی بهشمار میرفته و امروزه به صورت خام و پخته شده مصرف میشود.
کنگر؛ از دیگر گیاهان استان کرمانشاه است. پوست ساقههای آن را برای تهیه خوراک و غذا استفاده میکنند.
گون؛ گیاه یا بوته خاری است. طول شاخههای آن به 60 سانتیمتر میرسد. گونههای مختلف این گیاه در ایران، گون نام دارد. از ساقه گونههایی که بهصورت چوبی است، مادهای به نام کتیرا خارج میشود.
سریش؛ گیاهی علفی به ارتفاع بیش از یک متر است. در منطقه مدیترانه مانند جنوب فرانسه و در الجزایر میروید. در استان کرمانشاه نیز یافت میشود.
از ریشه متورم سریش نوعی الکل تهیه میشود. به علت دارا بودن مواد قندی، از آنها نان نیز تهیه میگردد. چسب نیز از دیگر موادی است که از ریشه این گیاه ساخته میشود.
مارچوبه؛ گیاهی زیبا، به ارتفاع 40-140 سانتیمتر است. در غالب آب و هواها به حالت وحشی تکثیر مییابد. استفاده از مارچوبه به زمانهای دور نسبت داده میشود. در بدنه اهرام مصر، تصویر این گیاه حک شده است.
زنبق؛ که به عربی دهق، سوسن و ابیض نامیده میشود دارای ارتفاع 30-70 سانتیمتر است که به علت گلهای زیبایی که دارد، اغلب در باغچهها کاشته میشود.
تبن مکه؛ گیاهی است به بلندی 30-40 سانتیمتر. این گیاه در جنوب آسیا، شمال آفریقا و جنوب ایران بهویژه در بلوچستان و قصرشیرین کرمانشاه میروید.
شنبلیله؛ گیاهی است که ارتفاع آن تا 50 سانتیمتر میرسد. از آن بیشتر در دامپزشکی در گردهای تقویتی برای چاق کردن گاوها استفاده میشود.
شیرینبیان؛ دارای ارتفاع 1-5/1 متراست که موارد دارویی فراوانی دارد.
کاسنی؛ گیاهی به ارتفاع 50-150 سانتیمتر است.
* مراتع: در دامنه کوههای استان کرمانشاه که بیشتر با شیب تند همراه هستند، به دلیل وجود خاک کمعمق، درشت دانه و جوان، گیاهان استپی میرویند و به عنوان چراگاههای فصلی مورد استفاده دامهای عشایر قرار میگیرند. این استان به علت وضع خاص جغرافیایی و دارا بودن دو نوع آب و هوای متمایز سرد و گرم در جوار یکدیگر، دارای مراتع متنوع است.
مراتع استان کرمانشاه به سه دسته تقسیم میشوند :
1- مراتع ییلاقی: مراتع ییلاقی در محدوده شهرستانهای کنگاور، صحنه، سنقر، کرمانشاه، پاوه، اسلامآباد غرب و بخشهایی از گیلان غرب واقع شدهاند و در ارتفاعات بالای 1800 متر شاهو، پرآو، دالاهو، امروله، نخودچال و دالاخانی قرار دارند. از ویژگیهای این نواحی برخورداری از باران کافی و ذخیره برف مناسب است. در فصل گرما همزمان با ذوب شدن برفها و جاری شدن جویبارها، پوشش مرتعی مناسبی به وجود میآید که از اول اردیبهشت تا اواخر شهریور مورد استفاده قرار میگیرد .
2- مراتع قشلاقی: این مراتع در مناطق کمارتفاع و پست نواحی مرزی در جنوب غربی استان، شامل دشت ذهاب، قصر شیرین، خسروی، نفتشهر، سومار و گیلان غرب قرار دارند. مراتع این نواحی که در فصل سرد سال محل استقرار عشایر است، از اول آذر تا اواسط فروردین مورد استفاده قرار میگیرد .
3- مراتع میانبند: در مسیر کوچ عشایر از ییلاق به قشلاق، مراتعی وجود دارند که عشایر ضمن اتراق در آنها، دامهای خود را تعلیف میکنند. این مراتع در ارتفاعات 1200 تا 1800 متر در گیلان غرب، سرپل ذهاب، جوانرود و قسمتهایی از پاوه واقع شدهاند .
پوشش جانوری استان کرمانشاه ویرایش
استان کرمانشاه بنابر موقعیت اقلیمی و جغرافیایی خود از نظر خزندگان تقریباً غنی است. خزندگان این استان عبارتند از مارها که در سه دسته مارهای غیرسمّی، مارهای نیمهسمّی و مارهای سمّی طبقهبندی میشوند. از جمله مارهای غیرسمّی این استان عبارتند از مار آتشی، قمچهمار، مار پلنگی یا مار شتری، مار شلاقی یا گوندمار، مار کوتوله پارسی. در استان کرمانشاه فقط یک نوع مار نیمهسمّی به نام یلهمار (تیرمار) شناسایی گردیده است. زیستگاه این مار در صحراها، تپهماهورها و چمنزارها میباشد. در این استان یک نوع مار سمّی به نام گرزه مار یا افعی شناسایی شده که زیستگاه آن، کوهستانها، میان سنگها و بوتهها، تپهماهورها و علفزارها میباشد.
از دیگر خزندگان این استان عبارتند از سوسمارها، مارمولکها، انواع بزمچه (سفید، زرد، سیاه)، لاکپشت و ارانوس (از جنس اژدهای کومودو) و ... .
در بیشهزارها و کوهستانهای استان کرمانشاه، تعداد زیادی گونه پرنده زندگی میکنند. برخی از گونههای پرنده این استان عبارتند از کبک، تیهو، قمری، کبوتر چاهی و پرندگان مهاجر مانند غاز و مرغابی که بیشتر در فصل زمستان در آسمان این منطقه دیده میشوند. از سایر پرندگان که به علت صید زیاد در این استان به ندرت دیده میشود، هوبره میباشد. در میان یونجهزارها بلدرچین نیز به فراوانی یافت میشود. سار، کلاغ سیاه و ابلق، مرغ نوکدراز، فاخته، پرستو، بلبل، سار صورتی، سینه سرخ، خانواده گنجشک و ... در تمام نقاط استان وجود دارد.
جوندگانی که در کرمانشاه یافت میشوند عبارتند از سنجاب زمینی، موش دوپای پنج انگشتی کوچک، موش دو پای پنج انگشتی بزرگ، موش کشتزار، موش خانگی، موش ورامین، همستر خاکستری یا همستر مهاجر، همستر طلایی، جربیل ایرانی، جربیل متوسط، موش کور، موش آبی، موش مغان، خرگوش وحشی، خرگوش موش.
برخی از گونههای گوشتخوار کرمانشاه عبارتند از گرگ، شغال، روباه معمولی، خرس قهوهای، گورکن، پلنگ، خوک وحشی (گراز)، شوکا (گوزنی کوچک با بدنی ظریف و پاهای باریک)، بزکوهی، گوسفند وحشی و ... .
برخی از گونههای حشرهخوار کرمانشاه عبارتند از خارپشت اروپایی، خارپشت گوش بلند، موش پوزه خرطومی دندان سفید بزرگ، خفاش نعل اسبی بزرگ، خفاش نعل اسبی کوچک و چند گونه خفاش دیگر.
از آنجایی که استان کرمانشاه دارای سرابها و رودخانههای بسیاری است، در آن ماهی به مقدار بسیار زیاد یافت میشود. ماهیهای این استان عبارتند از ماهی کولی، ماهی سیاه، سس ماهی، مارماهی، مارماهی حقیقی، مارماهی آبهای شیرین، سگ ماهی، ماهی طلایی (کپور)، گربه ماهی، ماهی شیربُد، شاه کولی، عروس ماهی، زرده، خاک خور یا بوتک، سنگ لیس، ماهی سلیمانی تخت ماهی یا گاپت، گامبوزیا دولنچ.
قورباغه سبز درختی، قورباغه معمولی، قورباغه سبز آبزی از دوزیستان استان کرمانشاه محسوب میشوند.
دشت بزرگ کرمانشاه در عهد باستان به سبب اسبان خود مشهور بوده و به نام نسا خوانده میشد. اسب برای اولین بار در فلات ایران اهلی شده و استخوانهای آن همراه بقایای انسانهای متعلق به هزاره 20 قبل از میلاد بهدست آمده است.
آب و هوای استان کرمانشاه در نقاط مختلف به علت پستی و بلندی زیاد متنوع و متغیر است. این تنوع آب و هوا در منطقه، باعث شده است که جمعیت حیات وحش مناطق استان نیز از تنوع خاصی برخوردار باشد. از این رو زیستگاههای متعدد و مهمی در استان کرمانشاه وجود دارد که در گذشته نه چندان دور جمعیت حیات وحش آنها چشمگیر و قابل توجه بوده است.
زیستگاههای حیات وحش و مناطق حفاظت شده استان کرمانشاه عبارتند از:
منطقه حفاظت شده بیستون: این منطقه در ارتفاع 1320 متری از سطح دریا واقع شده و دارای 54950 هکتار مساحت است. ميانگين بارندگی اين منطقه 400 تا 450 ميلیمتر در سال و متوسط حداکثر دما 30 تا 35 درجه و متوسط حداقل دمای آن 12- تا 13- درجه سانتیگراد است. بيشترين ميزان بارندگی در فصول بهار تا پایيز انجام شده و تابستان خشک در منطقه حاکم میباشد. گونههای گياهی بيستون که عمدتاً بر روی ارتفاعات صخرهای و به صورت جوامع درختچهای و بوتهای به چشم میخورند عبارتند از گونههايی از افرا، نسترن، زالزالک، گون، رز، شيرسگ، باريجه، بداغ هفت کول و ... . گونههای گياهی با مصارف دارويی و خوراکی مثل بلوط و بید، شيرين بيان، جو وحشی، يونجه وحشی، کتيرا و ... وجود دارد. نمونههای ديگر آن زالزالک، موسير، تره کوهی، انجير کوهی، کنگر، ون، ذغال اخته و انواعی از قارچ میباشد.
گونه اصلی پستاندار بزرگ منطقه؛ کل، بز و گوسفند وحشی (قوچ و ميش) میباشد که در نواحی کوهستانی و صخرهای و تپه ماهورها پراکنده میباشند. بهترين پناهگاه برای گونه کل و بز ارتفاعات و نقاط صخرهای میباشد. اين ارتفاعات با داشتن پوشش علفی و بوتهای خوش خوراک و درههای پرآب، شکافها و پناهگاههای متعدد، استعداد پذيرش تعداد قابل توجهی کل و بز را دارد. در حال حاضر در اين پناهگاه مقررات منع چرای دام اجرا میگردد. قوچ و ميش دومين پستاندار بزرگ علفخوار منطقه است و چون اين جانور از نظر زيستگاه بيشتر با دام اهلی در رقابت میباشد، جمعيت آن صدمه بيشتری ديده است. از گونههای ديگر پستاندار منطقه، خرس قهوهای است. اين حيوان در سراسر منطقه در ارتفاعات و درهها پراکنده بوده مخصوصاً در نقاطی که تردد انسان کمتر است، بيشتر ديده میشود. از پستانداران ديگر میتوان به پلنگ و گربه جنگلی اشاره نمود. زيستگاه پلنگ به خاطر نوع شکارش با کل و بز يکی میباشد. گرگ آسيايی، شغال و روباه سه گونه پستاندار از خانواده سگسانان هستند که در منطقه ديده میشوند. گراز (خوک وحشی) از ديگر پستانداران بزرگ منطقه است که در تقسيمبندی پستانداران منطقه جای دارد. اين جانور روزها به ارتفاعات رفته و شبها به بيشه میرود.
گونههایی از حشرهخواران از جمله خارپشت (جوجه تيغی) و همچنين انواع جوندگان بخصوص خرگوش نيز در منطقه مشاهده شدهاند.
در محدوده منطقه بيستون بسياری از پرندگان بومی و مهاجر کشور به صورت جمعی و يا دستههای کوچک و انفرادی مشاهده میشوند. يکی از باارزشترين پرندگان منطقه کبک است. اين پرنده بومی منطقه در اکثر کوهستانهای بلند ايران که در تابستان قلل آن برف داشته باشد، وجود دارد. از ساير پرندگان قابل شکار میتوان کبوتر چاهی، کبوتر کوهی و فاخته را نام برد.
از پرندگان شکاری دليجه بحری و شاهين در منطقه مبادرت به آشيانهسازی میکنند. عقاب طلايی و چند گونه عقاب ديگر در منطقه وجود دارند. از لاشخورها دال و کرکس در منطقه مشاهده شده و از پرندگان گنجشکسان سهره و گنجشک در منطقه ديده شدهاند. از کلاغها، کلاغ معمولی، کلاغ نوک سرخ و زاغی در منطقه فراوانند.
اقليم، توپوگرافی و زيستگاه از عواملی هستند که در پراکندگی جغرافيای زيستی خزندگان ايران مؤثرند. متأسفانه تاکنون در مورد خزندگان ايران به ویژه در ناحيه زاگرس بررسیهای زيادی به عمل نيامده و معدود نمونههای جمعآوری شده نتيجه مطالعات زيستشناسان خارجی بوده است. در منطقه حفاظت شده بیستون میتوان از خانواده آگاما، آگامای صخرهای و آگامای پوست شنی را نام برد. همچنين گونههايی از انواع مارهای سمی ايران و مارهای آبی در منطقه وجود دارند. شترمار استپی (ماری نسبتاً طويل و غيرسمی به طول حدود 50/1 متر) و مار ديم از جنس تيرمار صحرايی (ماری نسبتاً نازک و بسيار سريع که از درختان بالا می رود و پرندگان را شکار میکند) از دیگر مارهای این منطقه است.
از مارهای سمی منطقه، گونهای افعی از خانواده افعیهای حقيقی است که در نقاط ايران به گرزه مار معروف است. همچنين میتوان در منطقه لاکپشت معمولی و لاکپشت آبی را مشاهده نمود.
منطقه حفاظت شده بوزین و مرخیل: این منطقه در 13 کیلومتری جنوب غرب پاوه قرار دارد. مساحت آن بیش از 33 هزار هکتار است. این منطقه از سال 1357 خورشیدی به مدت 5 سال به عنوان منطقه شکار و تیراندازی ممنوع تحت حفاظت بود و از سال 1378 خورشیدی به منطقه حفاظت شده ارتقاء یافت. از نظر توپوگرافی این منطقه کوهستانی و صخرهای با شیب تند میباشد. میانگین بارندگی سالانه آن 100 میلیمتر و دمای متوسط آن 15 درجه سانتیگراد است. اقلیم این منطقه مرطوب و معتدل است. این منطقه از گیاهانی همچون بلوط، بنه، آلبالو وحشی، زیتون، مورت، بادام وحشی، خرزهره و گیاهان مرتعی پوشیده شده است. جانوران این منطقه عبارتند از کل و بز، قوچ، میش، شوکا، خرس قهوهای، خوک، پلنگ، روباه، سیاه گوش و کفتار. علاوه بر آن پرندگانی چون کبک، عقاب جنگلی، توکای سیاه، کرکس مصری، غراب و مرغ شباهنگ نیز در این منطقه دیده شدهاند.
منطقه حفاظت شده جنگلی قلاجه: این منطقه در حدّفاصل شهرستانهای گیلان غرب و اسلامآباد غرب قرار دارد. مساحت این منطقه 42607 هکتار است و از سال 1378 خورشیدی به عنوان منطقه حفاظت شده معرفی شد. منطقه حفاظت شده قلاجه از نظر توپوگرافی وضعیت کوهستانی دارد. میانگین دمای سالانه آن 13 درجه سانتیگراد و میانگین بارش سالانه این منطقه 500 میلیمتر است و از اقلیمهای نیمه خشک و معتدل برخوردار است. وجود جنگلهای وسیع و باارزش بلوط ایرانی، از ویژگیهای بارز این منطقه محسوب میشود. از دیگر گونههای گیاهی این منطقه زبان گنجشک، گلابی وحشی، بادام کوهی، شیرین بیان، انواع گندمیان، زالزالک، بنه و کیکم است. جانورانی که در این منطقه زندگی میکنند عبارتند از بز، پازن، پلنگ، تشی، گربه جنگلی، خرگوش، کفتار، شغال، گرگ، روباه، خرس قهوهای، خوک، کبک، انواع عقاب، دلیجه، یله مار، گرزه مار و مار کوتوله پارسی.
در تابستان سال 1391 خورشیدی دو رأس گوزن زرد جهت احیای این گونه جانوری در معرض انقراض، از منطقه حفاظت شده دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد به منطقه حفاظت شده قلاجه انتقال یافتند.
منطقه حفاظت شده ورمنجه: پناهگاه حیات وحش ورمنجه در شرق جاده کرمانشاه- کامیاران قرار دارد. وسعت این منطقه 31250 هکتار است و از سال 1354 خورشیدی به عنوان منطقه حفاظت شده معرفی شد. از نظر توپوگرافی این منطقه کوهستانی و صخرهای است و پوشیده از گیاهانی همچون بلوط، بنه، زالزالک، کیکم، آلبالو وحشی و گیاهان مرتعی میباشد. جانوران این منطقه عبارتند از کل، بز وحشی، خرس قهوهای، کبک، انواع عقاب، شاهین، دلیجه، سارگپه، کرکس و کلاغ.
منطقه شکار و تیراندازی ممنوع زله زرد: این منطقه واقع در گیلان غرب میباشد. منطقه زله زرد با 39 هزار هکتار مساحت، یکی از مناطق مهم زیستگاهی گونههای نادر گیاهی و جانوری در سطح استان و کشور به شمار میرود که از سال 1373 خورشیدی تحت حفاظت میباشد. از جانوران موجود در این منطقه میتوان به کل و بز وحشی، قوچ و میش، آهو، گرگ، روباه، خرگوش، تشی و بزمجه اشاره کرد. همچنین از پرندگان کبک، تیهو، سار و فاخته در این زیستگاه زندگی میکنند. پوشش گیاهی منطقه شامل بلوط، پلک، تنگرس، آلبالو وحشی و گیاهان مرتعی است. ویژگیهای جمعیتی استان کرمانشاه ویرایش
فسیلهای انسان عصر پارینه سنگی (پالئولیتیک= حجر قدیم) در بسیاری از مناطق ایران از دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران تا شیراز در جنوب و کرانههای جنوبی دریای مازندران تا جنوب خراسان و همچنین کرمانشاهان یافت شده است. براساس پژوهشهای باستانشناسی و آثار بهدست آمده و مدارک مکتوب تاریخی، معلوم گردیده است که ایران، از جمله کرمانشاه از آغاز محل سکونت نژادها و ملل مختلف بوده است.
پیش از ورود و استقرار آریاییها در کرمانشاه، نژادهای بومی در این منطقه میزیستند. مدارک بازمانده از دوران پیش از تاریخ، حاکی است علاوه بر نژاد مدیترانهای، نژادهای دیگری در کرمانشاه و پیرامون آن سکونت داشتهاند و فرهنگهای متفاوتی در آنجا بههم اختلاط یافته است. برخی از اقوام قدیمی کرمانشاه بدین شرح است:
عیلامیان: کشور عیلام شامل خوزستان، لرستان امروزی، استان ایلام و گاه قسمتی از استان کرمانشاهان کنونی و سرزمین بختیاری بوده است و یکی از سرزمینهای متمدن دنیای قدیم محسوب میشده است.
از اوایل هزاره 4 قبل از میلاد، در سرزمین عیلام، زندگی شهرنشینی آغاز شده و شهر شوش پایتخت کشور عیلام بوده است. حکومت عیلام اصولاً حکومت فدرال و به بیان دیگر حکومت ملوکالطوایفی بوده است که هر یک از ایالتهای آن دارای حکومتهای جداگانه بودهاند. عیلام و همسایگان شمالی و غربیاش در دامنههای رشته کوههای زاگرس و دشت بینالنهرین در تماس بسیار نزدیک و دائمی بودهاند که گاه این تماسها دوستانه و مسالمتآمیز و گاه خصمانه و شدید بود، که در هر حال موجب مبادلات فرهنگی و نفوذ تمدنی، خواه از این ممالک به عیلام و خواه زمانی چند از عیلام به این مناطق، از جمله کرمانشاهان بوده است. بهنظر میرسد که عیلامیها ابتدا در آسیای مرکزی ساکن بوده و در حدود 4000 سال پیش از میلاد، به فلات ایران، شام و مصر مهاجرت کرده باشند. دلایل و شواهدی در دست است که ساکنان قدیم آنو* با اهالی شوش قدیم، دارای یک منشأ مشترک بودهاند.
*آنو anau، در 12 کیلومتری جنوب عشقآباد ترکمنستان واقع است.
لولوبیان: لولوبیها بخش وسیعی از کوهها و کوهپایهها، از شمال دیاله گرفته تا دریاچه ارومیه و پیرامون آن نواحی از جمله کرمانشاه را اشغال کرده بودند که از لحاظ نژادی از قبایل هوریانی و اورارتویی نبوده و به احتمال قوی با عیلامیها قرابت داشتهاند.
به زبان هوریانی و اورارتویی، لولو به معنی بیگانه و دشمن است و اولین بار نارامسین، نواده سارگن از پادشاهان اکد (سده 23 قبل از میلاد) در کتیبه مشهورش ضمن شرح پیروزی خود، از لولوبیها نیز نام برده است.
از پادشاهان معروف قوم لولوبی، آنوبانینی (سده 22 قبل از میلاد) بود که سنگ نبشتهای از او بر صخره سرپل زهاب هنوز وجود دارد. این قوم در نیمه هزاره 3 قبل از میلاد، دارای دولتی قوی بوده و جامعهای طبقاتی داشتند که در نبشته آنوبانینی سخن از دولتی در میان است که هوریان یا اکدیان به کمک نیروهای مسلح قبایل لولوبی بهوجود آوردهاند.
هوریها: قوم هوری بین ارتفاعات زاگرس و دریاچه ارومیه زندگی میکردهاند و در هزاره 2 قبل از میلاد در بینالنهرین شمالی، سوریه، سراسر فلات ارمنستان و غرب آذربایجان پراکنده بودند. هوریها تا اواسط هزاره اول پیش از میلاد، در کنار قبایلی که منشأ دیگری داشتند باقی ماندند.
پژوهشهای به عمل آمده همانند بودن زبان هوریها را با زبان اورارتوها ثابت کرده است. زبان هوری را مانند اورارتو، از ریشه ایبری و از خانواده زبانهای قفقازی آسیانی دانستهاند.
هوریها معروف به پرورش اسب بودند و ارابههای جنگی داشتند که صاحبان آنها را ماریانی میگفتند. تشوب؛ ربالنوع رعد و زن او هیبا؛ ربالنوع خورشید، از خدایان اصلی هوریها بوده است.
نام هوری ظاهراً مشتق از هورا یا اورها است که اورفه از شهرهای جنوب ترکیه مأخوذ از آن است. هوریها از نژاد ویژهای به نام آسیانی بودند، ولی در اثر آمیزش با اقوام آریایی، نامهای آریایی را برای خود برگزیدند. نام این قوم در کتیبه بغازکوی که مربوط به سده 15 قبل از میلاد است هو-او-اور (Hu-u-uR) و نام زبان آنان به خط هیتی هورلی آمده است.
کوتیان: کوتیان در سرزمین میان ذاب سفلی، دجله، جبال سلیمانیه و دیاله ساکن بودهاند. ولی بعضی از مورخان، بر اساس متون آشوری بر این باور بودند که قلمروی آنان جبال جوری داغ در شمال آشور بوده است.
واژه کوتی یا گوتی در هزاره 3 و 2 قبل از میلاد، به یک گروه نژادی اطلاق میشده که در شرق، شمال و شمال غربی لولوبیها و در آذربایجان کنونی، کردستان و کرمانشاهان زندگی میکردند.
در هزاره اول پیش از میلاد، اورارتوها، مانناها و مادها را گوتی میگفتند، فقط در کتیبههای سارگون دوم، مادهای ایرانی زبان از کوتیان مشخص و ممتاز گشتهاند.
کوتیان زبان مستقلی داشتهاند که با زبانهای گروه عیلامی، لولوبیها و کاسیان قرابت داشته است. هامی؛ مردمشناس فرانسوی در کتاب چهره آدمی مینویسد:
«مردمانی که در عصر حاضر بین آذربایجانیها در ناحیه شوشه زندگی میکنند، با تصاویر و مجسمههایی از لولوبیان و گوتیان مانده است، مطابقت مینمایند.»
از بررسی هنر ماد و هخامنشی مشخص میشود که مادها پیش از این که تحت تأثیر بابل و آشور قرار گیرند، تحت تأثیر اقوام لولوبی و گوتی واقع شدهاند. دلیل آن کشف نقشهای برجسته اقوام مزبور در سرزمین ماد است که معلوم میکند اقوام لولوبی و کوتی در نیمه هزاره 3 قبل از میلاد در اقوام ایرانی تأثیر زیادی به جا گذاشته است.
کوتیها از غرب ایران به بینالنهرین حمله برده و حدود 125 سال در آن سرزمین حکومت کردند و دودمان شاهی اکد را برانداختند. پایتخت آنان در آراپها (کرکوک) در شمال سوبارتو بود. سرانجام مردم بینالنهرین از ستمکاریهای کوتیها به جان آمده بر آنان غلبه کرده و آنها را به ارتفاعات زاموآ در آذربایجان راندند.
پس از نابود شدن کوتیها، این نام از بین نرفت و در دوره بابلیها، تمام فلات ایران را همان اصطلاح باستانی، گوتیوم مینامیدند.
کاسیان: کاسیها از دوران کهن در منطقه کوهستانی زاگرس (کرمانشاه و لرستان) در روستاهایی در کنار چشمهسارها مستقر بودند و از طریق شکار، گلهداری و زراعت روزگار میگذراندند. عیلامیها به این قوم کوسی، و آشوریان آنان را به نام کاشو میشناختند.
از اوایل هزاره 2 قبل از میلاد، کاسیان که قدرتی یافته بودند، گهگاه به مرزهای شرقی بابل تاخت و تاز میکردند، ولی به عقب رانده میشدند تا این که در سال 1530 قبل از میلاد تهاجم خود را به بینالنهرین آغاز کردند، و حکومت بابل را در هم شکستند و به بینالنهرین آباد با تمدنی کهن دست یافتند.
کاسیها از 1530 تا 1150 قبل از میلاد بر بابل فرمان راندند، تا سرانجام حکومت عیلام در زمان پادشاهی شوتروک ناخونته (1207-1171 قبل از میلاد) به اوج عظمت رسید و به بابل حمله برد و سلسله کاسی را برانداخت. پس از این تاریخ، کاسیها نقشی در سیاست دنیای آن روزگار نداشته و در منطقه کوهستانی خود زندگی کرده به کشاورزی و دامداری بهویژه پرورش اسب پرداختهاند. از نام چند تن از خدایان و فرمانروایان کاسیها برمیآید که مردم این قوم با هند و اروپاییان روابطی داشتند. ولی در بابل منش و ویژگیهای قومی خود را از دست میدادند، چنان که امپراتوری میتانی در شمال بینالنهرین و سوریه، در این روزگار در مردم بومی مستحیل میشدند.
مغانها: اقوام ماد که تیرهای از نژاد آریا بودهاند از راه کوههای قفقاز به حدود شمالی ایران سرازیر شده و چون از دیگر دستههای نژاد آریا زورمندتر بودند، به تدریج در مناطق آذربایجان، کردستان شرقی، کرمانشاهان و حدود شهر همدان سکونت گزیدند. برطبق نوشته هرودوت، مادها به شش قبیله تقسیم میشدند: بوسیلن، پارتاکنیان، استر وخانیان، اریزانتیان، بودیان و مغان یا مغها.
بنا بر پژوهشهای تاریخی، به احتمال قوی این قبایل در سده 10 قبل از میلاد به حدود ایران آمده و هر قبیلهای در مناطق مختلف ایران سکونت اختیار کردند. ولی در نتیجه اتحاد و اجتماع به صورت واحدی درآمدند.
قبیله مغان در کرمانشاه، کردستان و ناحیه راحبس (ری کنونی) بهسر میبردند.
سامیها: سامیها در کرانههای عربستان میزیستهاند و بعدها به این منطقه آمدند. اینان مردمانی بودند که بعدها در شمال به نام آرامیها و شامیها، در شرق به نام بابلیها و آشوریها، در جنوب به نام عربها و در غرب به نام فنیقیها و یهودیها معروف شدند. محل سکونت طوایف این نژاد سرزمینی بوده است که حدود آن کوههای ارمنستان، ایران از جمله کرمانشاه، خلیج فارس، اقیانوس هند و دریای سرخ، مصر و مدیترانه بوده و به نام هلال حاصلخیز یا هلال اخضر نامیده میشده است.
کاس سرای: کاس سرایها و به قول پلوتارک کاس سین، یکی از طوایف صحرانشین ایران بوده که در روزگار اسکندر مقدونی در کوههای پاطاق و کرند در کرمانشاه سکونت داشتند.
الیپیها: الیپیها در حوضه علیای رود کرخه بین دره گاماسیاب و سیمره و ماهیدشت بهسر میبردند. در سال 900 قبل از میلاد مردم الیپی با آشوریان جنگیدند. این قوم را با قوم الیمایید دوره سلوکی و دوران بعد یکی میدانند.
کردها: کردان بزرگترین و قدیمیترین قوم آریایی ایران زمین هستند که در نواحی کوهستانی و محصور غرب فلات ایران از جمله کرمانشاهان، از دیرباز ساکن هستند و بیشتر از سایر اقوام ایرانینژاد به حفظ ملیت و آداب و اخلاق ایرانی موفق شدهاند و کمتر از قبایل دیگر دچار تحول شدهاند.
لرها: لرها در شرق و جنوب شرقی کرمانشاهان بهویژه در نواحی مجاور لرستان و همچنین در برخی از شهرهای استان بهطور پراکنده زندگی میکنند. بعضی از آنان هنوز به شغل دامداری اشتغال دارند و برای نگاهداری و چراندن گاو و گوسفندان خود ییلاق و قشلاق میکنند. برخی دیگر در روستاها اسکان یافته و ضمن دامداری به کشاورزی نیز میپردازند. لران کرمانشاه با لهجه ویژه لری که نوعی از زبان پهلوی قدیم است، تکلم میکنند. راولینسون بر این باور است که کردها و لرها از لحاظ خصوصیات جسمانی به مادهای باستان شباهت دارند.
عربها: اکنون اعقاب عربها در کرمانشاه زندگی میکنند و با دیگر نژادها مخلوط شدهاند.
ترکها: ترکها در استان کرمانشاهان بهطور پراکنده بسر میبرند. ترکهای ایران شعبهای از نژاد بزرگ ترکی یا ترکمن یا تاتار هستند. اینان گرچه به زبان ترکی تکلم میکنند از هر لحاظ ایرانی هستند و مخلوطی از ایرانیان خالص با رگهای از نژاد ترکمن یا تاتار میباشند.
علاوه بر اقوامی که در بالا معرفی شدند، عدهای از افراد از شهرهای دیگر و دینهای مختلف نیز به تدریج به کرمانشاه مهاجرت کرده و در این سرزمین ساکن شدند.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، جمعیت استان کرمانشاه 1945227 نفر میباشد. بر اساس این سرشماری جمعیت شهرستانهای استان به شرح زیر میباشد:
نام شهرستان
جمعیت شهری
جمعیت روستایی
جمعیت غیرساکن
اسلامآباد غرب
96062
55064
347
پاوه
30242
26595
ـــ
ثلاث باباجانی
13336
25048
91
جوانرود
51483
19752
ـــ
دالاهو
12930
26573
334
روانسر
24592
21803
ـــ
سرپل زهاب
35809
49384
423
سنقر
46181
45754
ـــ
صحنه
37140
39520
18
قصرشیرین
17968
7221
328
کرمانشاه
857048
173441
489
کنگاور
53449
27396
206
گیلانغرب
23780
37814
1264
هرسین
55074
31256
12 زبان در استان کرمانشاه ویرایش
استان تاريخی كرمانشاه سرزمين انواع گويشها و لهجههاست. گويشها و لهجههای مناطق مختلف آن مانند طبيعت هزار رنگش است. به اعتقاد صاحبنظران شايد كمتر استانی به اندازه استان كرمانشاه از لحاظ تنوع قومها، قبيلهها، فرقهها و مذاهب مختلف برخودار باشد و هر يک از اين گروهها نيز به لهجهها و گويشهای خاص خود تكلم میكنند.
در استان كرمانشاه با توجه به قدمت و غنای تاريخی آن، دهها گونه و گويش محلی وجود دارد. جاف جوانرود، سورانی، پاوهای، ژاو رودی، لهونی، بالاجوبی، كلهری، فارسی كرمانشاهی، اورامی، گوران، لری و لكی از رايجترين گونههای گويشی در استان كرمانشاه است. همچنين زبانهای تركی سنقری و عربی هم در بعضی نقاط استان تكلم میشود. گويشهای مختلفی كه در استان كرمانشاه رواج دارد ريشه در زبان كردی به عنوان زبان نژاد يا قوم كرد دارد.
زبان كردی دارای چهار شاخه اصلی است و 60 گونه گويشی را دربر میگيرد. چهار شاخه اصلی زبان كردی شامل كرمانج جنوب، كرمانج شمال، كردی كرمانشاهی و اورامی و گوران است كه هر يک گويشهای خاصی را شامل میشود. كرمانج جنوب در ايل جاف در كرمانشاه رايج است. كردی كرمانشاهی كه خاص قبايل، ايلات و عشاير استان كرمانشاه و ايلام است. اين شاخه از زبان كردی دارای گويش معيار است و آن كردی كلهری است. گويش اكثريت مردم كرمانشاه كردی كلهری است و در كنار آن فارسی كرمانشاهی نيز كه اختلاطی از كردی كلهری با زبان فارسی است از 200 سال پيش در اين استان رايج شده است. شاخه چهارم زبان كردی، اورامی و گوران است كه در منطقه اورامانات كرمانشاه رايج است. تمام اشعار سروده شده به زبان كردی تاكنون به اين گويش سروده شده است. در چند سال اخير نيز گويشوران دانش آموخته گويش كلهری شروع به سرودن شعر در اين گويش كردهاند. در ميان اين گويشها، كردی كلهری بيشترين گويشور را در استان دارد و لری محدودترين گويش در استان كرمانشاه است. آنچه امروز ملموس است این است که گويشهای محلی به واسطه مسايلی در حال از بين رفتن است. دور شدن مردم گويشور از خاستگاه اوليه خود يعنی زيست بوم و قرار گرفتن در بخشها و شهرهای جديد، تداخل فرهنگها و گويشها و زبانهای گوناگون، گوناگونی اقليمها و جغرافيای شهر ها و روستاها، مهاجرت، سوادآموزی و دور شدن از گويش مادری از جمله دلايل است.
با تشكيل دولت قاجار در ايران و شكلگيری سازمانهای اداری و حكومتی در آن زمان و وجود امارتهای حكومتی نوادگان آنها در نقاط مختلف كشور و رسمی بودن زبان فارسی و سخن گفتن باسوادان (كارمندان و طيف حاكم) به زبان فارسی و عدم آشنايی آنان با زبانهای محلی، كافی بود تا مردم برای ارتباط برقرار كردن با آنان به زبان فارسی نياز پيدا كنند و با توجه به عدم آشنايی مردم عادی با زبان فارسی، در بيشتر اوقات آنان با مشكل پایين بودن دايره واژگان فارسی روبرو میشدند و برای جبران آن واژگانی از زبان كردی را در سخن خود داخل میکردند و بدين گونه شخص ديگری که اين واژه را ميشنيد به گمان آن كه واژهای فارسی است آن را در مكالمات خود بهكار میبرد. بدين گونه زبان فارسی در بين مردم كرمانشاه رايج شد، گونهای فارسی كه واژگان كردی موجود در آن كم نيست.
ساكنان فلات ايران، از جمله منطقه كرمانشاه در دوره ماقبل تاريخ معتقد بودند كه حيات آفريده يک ربةالنوع است و منبع آن مؤنث است نه مذكر. بسيارى از مجسمههای كوچک از ربةالنوعى که در مكانهاى ماقبل تاريخى ايران، از جمله استان كرمانشاه به دست آمده است، تأییدکننده چنین اعتقادی میباشد. پس از آن، در دوره عيلاميان، بتپرستی رواج يافت كه در پى كاوشهاى باستانشناسى، بتهايى از خدايان اين دوره كشف شده است. متون بابلى مربوط به قوم كاسى نشان میدهد كه در سرزمين آنان از جمله كرمانشاه، اختلاطى از آیینهای مختلف وجود داشته كه در آن خدايانى از منشأ آسيايى در کنار خدايان بابلى و هند و اروپايى قرار داشتهاند.
روزگارى كه آيين مزدايى در برابر مهرپرستى قد علم كرد، بين پيروان دو آيين، اختلاف عقيده پيدا شد و بدين جهت مزداپرستى نتوانست تا مدتى در همه نقاط ايران گسترش يابد. بنابر روايات ايرانى، چون چند سده قبل از ميلاد مسيح، پيامبرى در ايران ويج (يعنى وطن آريايیها) ظهور كرده بود كه او را «زراتوشترا» میگفتند، لذا دين ملى ايرانيان پيش از اسلام متأثر از نام وى، «زرتشتى» نام گرفت. آيين زرتشت همانند دين يهود و مسيح، اساس يكتاپرستى بشر و يكى از مظاهر پر ارج مادى و معنوى ايران زمين است. اين آيين از روزگار مادها تا انقراض دولت ساسانى، همواره در ميان تمامى ايرانيان به ويژه مردم كرمانشاه محبوبيت و نفوذ معنوى كامل داشته است. طبق عقايد زرتشت، راستى ريشه همه سعادتها و مايه خيرهاست و دروغ ريشه تمام شرها و باعث هلاكت است. انسان در سه چيز بايد راستى پيشه كند. در مَنش، گويش و روش. به عبارتى بايد پندار نيک، گفتار نيک و كردار نيک پيشه كند تا در صف پيروان «اهورامزدا» درآيد و گرنه گرفتار دوزخ خواهد شد.
علاوه بر دين زرتشت، دين مسيح نيز در منطقه كرمانشاه پيروانى داشته است. همزمان با به سلطنت رسيدن يزدگرد اول و به سبب دشمنى وى با مغان و موبدان زرتشتی، نسبت به مسيحيان رأفت و مهربانى پيش گرفت و شناسايى رسمى دين مسيح در ايران آغاز شد به طورى كه در سال 410 ميلادى حدود 40 ناحيه اسقفى در ايران وجود داشته است. طبق منابع تاريخى، در سال 424 ميلادى، منطقه كردنشين ايران از جمله مناطقى بود كه داراى اسقف بود و از آنجا كه در آن زمان مرسوم نبود كه در نقاطى كه تعداد كمى مسيحى زندگى میکنند، اسقف مخصوص برود، از اين رو معلوم میشود كه اين ناحيه داراى مسيحيان فراوان بوده است.
با انقراض حكومت ساسانى و تسلط مسلمانان بر ايران، دين زرتشت كه دين رسمى كشور بود رو به اضمحلال نهاد و بيشتر ايرانيان به دين اسلام گرويدند. پس از فتح كرمانشاه در سال 21 هجرى به دست مسلمانان، اكثر مردم كرمانشاه به دين اسلام روى آوردند گرچه برخى نيز بر كيش خود ماندگار شدند.
امروزه اكثريت مردم استان كرمانشاه پيرو دين اسلام و مذهب شیعه اثنىعشرى هستند و گروهى نيز از مذهب اهل سنت پيروى میکنند. اقليتهاى مذهبى ساكن در اين استان زرتشتى، كليمى و مسيحى میباشند. گروهی نیز با عنوان اهل حق با حفظ آداب و مناسک و معتقدات دين كهن ايران باستان يعنی زرتشت و همچنين با التقاطی از اسلام به حيات دينی خود ادامه میدهند. پوشاک در استان کرمانشاه ویرایش
لباسهای محلی استان کرمانشاه از مهمترين جاذبههای فرهنگی اين استان بهشمار میرود که با رنگها و طرحهای زيبا و برگرفته از طبيعت چهار فصل اين منطقه، همواره برای گردشگران اين ديار جذاب و جالب توجه بوده است. لباسهای محلی استان کرمانشاه با توجه به نوع اقليم، آب و هوا و فرهنگ هر منطقه از استان، به اشکال گوناگونی درآمده و تنوع فرهنگی و اقليمی اين استان تاريخی را به خوبی به نمايش میگذارد.
پوشاک مردان: پوشاک مردان معمولا از 11 تکه به شرح زير تشکيل میشود:
1- عرقچين: عرقچين را بانوان کرد از نخ يا ابريشم میبافند. برخی از مردان از عرقچين و برخی ديگر از کلاه مخروطی شکل پارچهای استفاده میکنند.
2- سربند: مردان کرد بر دور عرق چين يا کلاه مخروطی خود دستمالهای متعددی میپيچند و بعضی از آنها به رنگهای روشن و گلدار میباشند.
3- کرواسی فقيانه: پيراهنی که دارای آستينهای بلند بوده و آستينها به فقيانه معروف میباشد.
4- سخمه: بر روی پيراهن پوشيده میشود جلوی آن کاملاً باز و دکمهدار میباشد.
5ـ قبا: پوشش تمام قد که بر روی سخمه میپوشند.
6ـ شال: شال کمر را از پارچههای نرم و محکم انتخاب میکنند و به دو صورت ساده يا قلابی چپ و راست میبندند.
7ـ سلته: نيمتنه دارای آستين میباشد که در قسمت داخل آن دو جيب دوخته شده و به منزله کت و روپوش استفاده میکنند.
8ـ جافی: شلواری است که به سبب راحتی امروزه در اکثر نقاط ايران رايج شده است. اين نوع شلوار از مچ پا تنگ و به طرف بالا فراختر میشود و با بندی در کمر بسته میشود.
9ـ پاپوش: اعيان و اشراف و سواره ايل از گيوه ملکی و زيره گاميشی و در صورت دسترسی در تابستان از کلاش اورامی استفاده میکنند.
10ـ کپنک: در زمستانها به جای پالتو از نمد مرغوب و عالی تهيه میشود و مورد استفاده قرار میگیرد.
11ـ جوراب: جوراب مردان کرد را بانوانشان از پشمهای الوان میبافند.
پوشاک بانوان: پوشاک بانوان از نظر ظرافت و زيبایی در نوع خود بینظير است و معمولاً از 8 تکه تشکيل میشود:
1ـ سربند: سربند زنان کرد اين استان پرپشت است و از چندين دستمال کلاغی ريشهدار تشکيل شده است. گاه نيز بانوان کرد به ويژه دختران و نوعروسان به جای سربند از کلاهک يا عرقچين منجوقدوزی شده استفاده میکنند.
2ـ زيرپوش: زير پيراهن زنان کرد اين منطقه ساده و بلند است و تا پشت پا میرسد.
3ـ پيراهن: پيراهن زنان کرد بلند و گشاد است و معمولاً آن را از پارچههای گلدار تهيه میکنند.
4ـ کلنجه: يکی از پوشاک زيبای بومی و مورد علاقه زنان کرد استان کرمانشاه است زيرا علاوه بر رنگ، برش و وضع تزئين خاص خود به زنان امکان استفاده از زيورهای گوناگون را میدهد.
5ـ يل: يل يا نيمتنه زنان کرد اين منطقه شبيه ساير مناطق کردنشين است. آستين يل زنان کرد عموماً بدون سنبوسه و فقط بر دم آستين چاکی کوتاه دارد. کنارههای يل در حالت پوشيده هميشه از هم باز است.
6ـ قبا: قبا مانند پيراهن تمام قد و بلند است و تا پشت پا میرسد. رويهاش اغلب از مخمل الوان تهيه میشود.
7ـ روپوش: چادری است از پارچه ابريشمی مشکی که معمولاً آن را از درازا بر پشت و گرده میافکنند و دو گوشه بالايی آن را جلو آورده در پيش روی سينه گره میزنند.
8ـ جافی: شلواری مانند شلوار مردان است. اين شلوار را زنان کرد به ويژه زنان روستايی هنگام کار میپوشند. در ساير مواقع زنان شلواری گشاد از جنس حرير به پا میکنند.
ویژگیهای اقتصادی و معیشتی استان کرمانشاه ویرایش
كشاورزی: استان کرمانشاه با آب و هوای متنوع و منابع آب و خاک از امکانات بالقوه بسیار بالایی برای توسعه کشاورزی برخوردار است. دشتهای وسیع این استان در نواحی سرد، معتدل و گرم گسترده شده است. تولید محصولات سردسیری و نیمه گرمسیری مثل خرما و مرکبات، از ویژگیهای خاص استان میباشد که در کمتر استانی دیده میشود. خاک در هیچ یک از دشتهای استان به جز مقدار بسیار جزئی در مناطق گرمسیری نفتشهر و سومار عامل محدودکننده توسعه کشاورزی نیست. قسمتهای شرق و شمال شرق استان با پتانسيلهای خوب خاک و آب بهعنوان نقاط زراعی استان و نواحی شمال غربی و جنوب غربی استان از نقاط مستعد برای باغداری، همواره مطرح بوده است. وجود نزدیک به 400 هزار هكتار دشت در استان و وجود آبهای فراوان سطحی و زيرزمينی؛ باعث ایجاد قابليتهای زياد در خصوص توليد گیاهان تجارتی از قبيل توت فرنگی، انگور، حبوبات، گردوكاری و بادامكاری شده است.
دامداری: وجود 4/1 ميليون هكتار مراتع با توليد علوفه مناسب و وجود شرايط آب و هوايی مطلوب، زمینه را برای پرورش انواع دام و طيور فراهم نموده است. نگهداری و پرورش دام در استان کرمانشاه به طریق سنتی و کوچ دام به مناطق سردسیر و گرمسیر استان به صورت ییلاق و قشلاق انجام میگیرد. این استان به سبب برخورداری از رودخانههای پرآب، جهت پرورش ماهی بسیار مناسب میباشند. همچنین این استان از نظر پرورش زنبور عسل نیز شرایط بسیار مناسبی را دارا میباشد.
صنایع ماشینی: استان کرمانشاه از لحاظ رتبه صنعتی در بین استانهای ایران، هجدهم است. 60 درصد صنعت استان در شهرستان کرمانشاه متمرکز است. بزرگترین صنعت کارخانهای این استان تصفیهخانه نفت میباشد و قدیمیترین كارخانه صنایع غذایی استان کرمانشاه، كارخانه قند اسلامآباد است. پتروشیمی کرمانشاه، مجتمع شیمیایی بیستون، باختر بیوشیمی و کیمیای غربگستر، سیمان غرب، چینی کرد، کاشی بیستون و کاشی کرد از مهمترین واحدهای صنعتی استان است. پالایشگاه آناهیتا، پلیمر کرمانشاه، سیمان سامان، ذوب آهن فرامان، کاغذ کاوه و کاشی کاژه از جمله طرحهای در دست احداث استان میباشد.
صنایع دستی: صنایع دستی استان کرمانشاه عبارتند از:
گلیمبافی: گلیمبافی از صنایع دستی خانگی است و در بیشتر نقاط استان کرمانشاه رواج دارد. از جمله معروفترین مناطق گلیمبافی در این استان شهرستان هرسین است و گلیمهای آن از شهرتی خاص برخوردار است. وجود مراتع مساعد جهت پرورش دام که تأمینکننده الیاف لازم برای بافت گلیم است، خود دلیلی بر رواج گلیمبافی در این منطقه است. نقشهای ترکیبی درخت و لانه گنجشک، مرغابی، مار، قیچی، خطوط افقی و عمودی، پنجه گربه، گل ترمه و سوزنی از جمله نقوشی هستند که در گلیمهای این استان به ویژه در منطقه هرسین دیده میشوند. همچنین در بافت زمینه گلیمهای هرسین، نشانههای بسیاری از آمیزش تمدن و فرهنگهای مختلف به چشم میخورد.
موجبافی: موج در اصطلاح محلی رختخوابپیچ و مفرش میباشد که از پشم خالص بافته میشود و تولید آن بیشتر به منظور رفع نیازهای شخصی و سفارشدهندگان آشنا است. موجبافی از هنرهای خانگی است و در منطقه اورامانات رواج دارد. موجهای رنگین کمان در مناطق اورامانات و جوانرود از شهرتی خاص برخوردار است. در جوانرود این صنعت شکل کارگاهی دارد. امروزه از موج به عنوان پتو یا روانداز، زیرانداز، پرده و حتی به جای بقچههای بزرگ استفاده میشود. مهمترین طرحهای موج عبارت است از کشکولی، چهارخانه، سیاه و سفید، تخت قرمز، برمالی و شطرنجی.
جاجیمبافی: جاجیم از دیرباز در بین خانوادههای روستایی و عشایر استان کرمانشاه رواج داشته است. جاجیم به عنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار میگیرد. حتی در برخی از خانوادههای روستایی، جاجیم را به عنوان هدیه به نوعروسان میدهند. مواد اولیه جاجیم، پشم است و بافت آن شبیه گلیم است با این تفاوت که جاجیم در چهار تخته بافته میشود و سپس به هم متصل و دوخته میشود. در مناطق اورامان و ثلاث، جاجیمهایی با نقوش متنوع و جنس مرغوب بافته میشود که در نوع خود کمنظیر است.
قالیبافی: نقوش قالیهای بافته شده بیشتر بومی و محلی است. این هنر در میان روستاییان رواج دارد. نقشهای محلی شناخته شده، نام روستاهای معینی را بر خود دارد که از جمله میتوان به نقشهای حسینآباد، اکبرآبادی و کیونانی اشاره کرد. در فرهنگ قالیبافی كرمانشاه واژه گل به معنی نقش به كار برده میشود چنان كه در گل اكبرآباد، گل ترنجی، منظور از گل، نقشه گل قالی است.
نمدمالی: نمدمالی از هنرهای سنتی کاربردی منطقه عشایری کرمانشاه است.
گیوهکشی: گیوه را در اصطلاح محلی، کلاش میگویند. استفاده از گیوه به عنوان پاپوشی نرم، سبک، راحت و مقاوم در مناطق کوهستانی و گذرگاههای صعبالعبور و سنگلاخی استان کرمانشاه رواج دارد. مراکز ساخت گیوه در این استان شهرهای پاوه، هرسین و کرمانشاه است. کفیِ گیوه معمولاً از لاستیک و چرم و رویه آن از نخ یا ابریشم است. تا قبل از پیدایش صنعت لاستیکسازی، زیر گیوهها را از پوست گاومیش تهیه مینمودند.
چیغبافی: چیغ یا چیخ عبارت از حصیری به عرض 150 سانتیمتر است که روی آن نقشهای متفاوتی به وسیله نخهای رنگارنگ پشمی ایجاد میشود. از چیغ برای حفاظت اطراف سیاه چادرها استفاده میشود و گاهی نیز برای تقسیم داخل چادرهای عشایری به چند بخش جدا از هم کاربرد دارد. بافت ظروف حصیری نیز از دیگر جلوههای این هنر میباشد.
قلمزنی: در زمانهای قدیم قلمزنی در این استان جلوه خاصی داشته است و قلمزنان بزرگی در این خطه فعالیت میکردند. آخرین فرد از تبار قلمزنان حرفهای شهر کرمانشاه استاد علیاکبر عینالقضاتی است که با تدریس قلمزنی به جوانان کرمانشاهی، دست به احیای این هنر زده است. قلمزنان کرمانشاهی با الهام از آثار تاریخی دوره هخامنشی و ساسانی و طبیعت منطقه، در نهایت ظرافت و زیبایی، آثار هنری زیبایی را خلق کردهاند که در سطح جهانی شهرت دارد.
ساخت ابزارهای فلزی: در حال حاضر در شهر کرند کارگاههایی وجود دارد که به ساخت وسایل فلزی و ابزار کار میپردازند. صنعتگران این شهر در تهیه ابزار و وسایل کار و شکار، چاقو، کارد، قندشکن، ابزار زین و یراق، قفل و کلید شهرت بسیار داشته و دارند. علاوه بر کرند، در شهر کرمانشاه نیز چند کارگاه آهنگری وجود دارد که بیشتر آلات کشت و زرع میسازند.
معادن استان کرمانشاه
این استان از نظر ذخایر معدنی حائز اهمیت میباشد و عمدهترین معادن آن عبارتند از آهن، سرب، گوگرد، آلومیت، کوارتزیت، سنگ گچ، سنگ آهک، سنگ لاشه، سنگ مرمریت، دولومیت و ... . منابع و پیوندها
«گردآوری شده توسط دپارتمان پژوهش جغرافیایی گروه صنعتی پاکمن»
ارتشهای برتر کشورهای عربی
ارتشهای برتر کشورهای عربی
محبوب ترین نقاط گردشگری جهان
به گزارش ایسنا، فهرست «دیلی میل» از 50 جاذبه پربازدید گردشگری دنیا در حالی منتشر شد که انگلیس حتی یک نماینده نیز در میان برترینها ندارد.
در این فهرست بازار بزرگ استانبول در سال 2013 رکورد 91 میلیون و 250 هزار بازدیدکننده را ثبت کرد و مقام اول را به خود اختصاص داد. این بازار که قدمت آن به قرن پانزدهم برمیگردد، برای سرامیکهای دستساز، فانوسها، فرشها و جواهرآلات سبک بیزانسیاش شهرت دارد.
در فهرست «دیلی میل» که براساس آمارهای گردشگری کشورهای مختلف تنظیمشده، 15 پارک موضوعی به چشم میخورد. جالب اینکه 9 جاذبهی این فهرست به پارکها، استودیوها و شهرهای بازی است که کمپانی «دیزنی» راهاندازی کرده اختصاص یافته است.
نکته جالبتوجه دیگر در این فهرست جلو افتادن پارکهای موضوعی «اورلند» و «لوته ورلد» کرهجنوبی از برج ایفل، اهرام ثلاثه و استون هنجها است.
میدان «زوکالو»ی مکزیکوسیتی که محل برگزاری مراسم آیینی ازتکها بوده است، با 85 میلیون بازدیدکننده رتبه دوم را در این فهرست دارد. مقام سوم هم به میدان «تایمز» نیویورک رسید که به طور میانگین سالانه 50 میلیون گردشگر از آن دیدن میکنند.
«زوکالو» هرساله میزبان رژههای نظامی، رویدادهای فرهنگی، سیاسی، کنسرتها و نمایشگاههاست. اما آنچه گردشگران را به میدان «تایمز» نیویورک جذب میکند، برنامههای تفریحی، مغازههای متعدد و نمایشهای تئاتر «برادوی» است.
پارک مرکزی نیویورک و ایستگاه ایالتی واشنگتن هم با 40 میلیون بازدیدکننده در سال رتبه چهارم فهرست جاذبه پرطرفدار جهان را دارند. رتبه ششم متعلق به نوار لاسوگاس (30 میلیون و 500 هزار نفر) که پس از آن معبد «میجی جینگو» و «سنسوجی» که هر دو در شهر توکیوی ژاپن هستند، قرار گرفتهاند.
آبشار معروف نیاگارا که در نیویورک واقع است، با 22 میلیون گردشگر رتبه نهم را به نام خود ثبت کرد. دهمین جاذبه محبوب جهان با سالانه 21 میلیون و 600 هزار بازدیدکننده، ترمینال مرکزی شهر نیویورک است.
"شهر ممنوعه"چین با بیش از 15 میلیون گردشگر سالانه رتبه شانزدهم و دیوار چین با 10 میلیون و 720 هزار بازدیدکننده مقام بیستوششم را دارد.
این آمارها از آژانسهای دولتی و مراکز مدیریت گردشگری کشورهای مختلف جمعآوری شده است. در این فهرست مراکز خرید، سواحل و مکانهای مذهبی گنجانده نشدهاند.
این گزارش در حالی منتشر شده که سازمان جهانی گردشگری چندی پیش از رشد 5 درصدی تعداد گردشگران جهان طی سال 2013 خبر داد. بیشترین رشد در این میان از آن قارههای آسیا، آفریقا و اروپا بوده است. محبوبترین مکانهای گردشگری هم مناطق جنوبشرقی آسیا، اروپای مرکزی و شرقی و شمال آفریقا بودهاند.
اروپا همچنان پربازدیدترین قاره جهان شمرده میشود که در سال گذشته میزبانی بیش از 563 میلیون مسافر را بر عهده داشته است. این رقم برابر 52 درصد تعداد کل گردشگران بازار جهانی است.
اشنایی باکشور توریستی سنگاپور
سنگاپورپایتخت کشوری به همین نام و در زبان مالایی به مفهوم شهر شیر است. سنگاپور کوچکترین کشور منطقهجنوب شرق آسیامحسوب شده و در جنوب شبه جزیره مالایا قرار دارد. سنگاپور یکی از کشورهای پیشرفته و مدرن آسیا و از مراکز بزرگ داد و ستد در جهان محسوب می شود. به گزارش عصرایران، امروزه، سنگاپور به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان شناخته می شود. علاوه بر این، سنگاپور یکی از تمیزترین شهرهای جهان است که همه چیز از سطح شهر تا ساحل بسیار تمیز به نظر می رسد.
تور سنگاپور
سنگاپور با تهران در حدود 3’.30”فاصله زمانی دارد و فاصله هوایی آن نیز بر پایه 6.35 ساعت محاسبه می شود. فرودگاه اصلی شهر سنگاپور "چانگی"نام دارد که یکی از پرترافیک ترین فرودگاههای منطقه جنوب شرق آسیا نیز محسوب می شود.
سنگاپور آب و هوایی با کیفیت جنگل های بارانی استوایی دارد و فصول مختلف در آن چندان تفاوتی با هم ندارند. بطور کلی رطوبت هوا در این شهر همواره بالا و میزان بارندگی نیز قابل توجه است.این کیفیت آب و هوایی، سنگاپور را تبدیل به یك سونای بزرگکرده است. آذر تا دی بارانیترین ماههای سال هستند.
یک نکته قابل توجه در رابطه با سنگاپور ترکیب جمعیتی آن است که بر اساس اطلاعات موجود تا 40درصد ساکنان ثابت آن خارجی هستند و این نوعی رکورد در جهان به شمار می رود.
در سنگاپور خود را برای پذیرایی با انواع غذاها آماده کنید. البته تنوع غذایی این شهر به شدت تحت اثر غذاهای کشورهایی چون چین، مالزی و اندونزی قرار دارد. موقعیت جغرافیایی سنگاپور تاثیر بسیاری در افزایش تنوع غذاهای دریایی آن داشته است تا جایی که این شهر را بهشت غذاهای دریایی نیز نامیده اند. انواع رستوران های مطرح بین المللی نیز در سنگاپور شعبه فعال دارند.
اگر طرفدار غذاهای دریایی هستید، توصیه می کنیم "ناسی گورنگ"را امتحان کنید. این غذا از برنج با مواد دیگری مانند میگو ، گوشت قرمز و تخم مرغ طبخ می شود. چار کوای تئوو، روجاک هندی و چندول را نیز فراموش نکنید.
برای گردش در شهر انواع وسایل نقلیه فراهم است. پیشنهاد می کنیم از خدمات اتوبوس های عمومی شهر استفاده کنید زیرا بسیار مرتب و پیشرفته هستند. گردش در شهر را حتما با خرید آغاز کنید. مراکز خرید بسیار پیشرفته و متنوع سنگاپور قطعا رضایت شما را جلب خواهند کرد. گردشگران در بازگشت از سنگاپور همواره خاطره بسیار خوبی از مراکز خرید استثنایی آن دارند.
یکی از دلایل مهم جذب گردشگران، سواحل زیبای سنگاپور با امکانات رفاهی بسیار مناسب آن است. سواحل تمیز و با کیفیت این شهر اوقات خوشی را برای طرفداران آب و آفتاب فراهم کرده است.
برنامه تفریح خود را با حضور در Marina Bay Sands SkyParkکه از جاذبه های فوق العاده دیدنی سنگاپور محسوب می شود، ادامه دهید. جاده ارچارد، ارکید سنگاپور، چزخ و فلک فلایرکه بزرگترین چرخ و فلک جهان با 150 متر قطر و 165 متر ارتفاع است، سنتوزا و دنیای زیر آب، باغ های گیاه شناسی"Bukit Timah"، هند کوچک (محله هندی ها)، معبد بودا در محله چینی ها و باغ وحش سنگاپوررا هم در برنامه زمانبندی گردش خود منظور کنید.
در سنگاپور، انواع هتل های مجلل و مجهز به تکنولوژی های روز آماده پذیرایی از گردشگران هستند
رباران ترین نقاط جهان
Cherrapunji

معنای نام این منطقه که در هندوستان واقع شده است "سرزمین پرتقال"می شود. این مکان به خاطر بارندگی بیش از اندازه ای که دارد به عنوان پایتخت بارندگی دنیا شناخته می شود. در این مکان که بسیار سرسبز است تنها درختان و گیاهانی رشد می کنند که مقاومت بالایی داشته باشند چرا که باران های عظیم این منطقه به راحتی می تواند همه گیاهان و مواد معدنی را شسته و با خود ببرد. میانگین بارش این منطقه در طول سال 12.64 متر گزارش شده است.
Mawsynram

دومین نقطه مرطوب در دنیا در نزدیکی نقطه اول قرار گرفته است. در 10 کیلومتری منطقه سرزمین پرتقال روستایی واقع شده است که سالانه شاهد 11.70 متر بارندگی است. البته بر اساس آنچه در کتاب رکوردهای گینس آمده است این روستا در سال 1985 شاهد سنگین ترین بارندگی تاریخ بوده است. در آن سال نزدیک به 25 متر باران در کل سال در این روستا باریده است. این منطقه آبشارها بسیاری دارد و این روزها به یکی از مناطق مورد توجه توریست ها تبدیل شده است.
Waialeale

این منطقه در آمریکا واقع شده است و به عنوان یکی از سرسبزترین نقاط زمین شناخته می شود. بارندگی های بیش از حد این منطقه باعث شده است تا گونه های جدید از گیاهان در آن رشد کرده و برای اولین بار کشف شود. طبق آنچه آمار نشان می دهد این منطقه هرسال شاهد 11.45 متر بارندگی است. زیبایی این منطقه در یک دریاچه و آبشارهای متعددی است که از کوه ها جاری شده اند.
Debudscha

کامرون میزبان چهارمین نقطه پرباران دنیاست که به نام "Debudscha"شناخته می شود. این منطقه که در بالاترین نقطه آفریقا قرار گرفته است سالانه شاهد بارندگی 10.27 متر است. این منطقه با خاطر حالت کوهستانی که دارد ابرها را در خود نگه می دارد و همین باعث ریزش باران بیش از اندازه در آن می شود.
Quibdo

دره سبز کلمبیا به عنوان پرباران ترین نقطه آمریکای جنوبی شناخته می شود. سالانه 8.98 متر در این مکان بارندگی وجود دارد. این منطقه در کنار رودخانه "اتراتو"قرار گرفته است و مردم ادعا کرده اند که در این منطقه طلا و پلاتینیوم نیز به راحتی پیدا می شود.
مرتفع ترین نقاط جهان وایران
در این مطلب با برخی از این شهرهای مرتفع که در اقصی نقاط جهان هستند آشنا می شویم و سری هم به شهرهای مرتفع کشورمان می زنیم:
*پوتسی بولیوی:
بلندترین شهر دنیا در بولیوی قرار دارد این شهر در میان رشته کوه های سروریکو قرار دارد. اسمان بسیار زیبا و همچنین دامنه های غنی این رشته کوه ها این شهر را به یک مرکز توریستی در بولیوی تبدیل کرده است. این شهر در ارتفاع چهار هزار و 90 متری از سطح اب های ازاد قرار دارد.

*کویتو اکوادور:
این شهر در ارتفاع دو هزار و 850 متری از سطح دریا قرار دارد. این شهر 22 کیلیومتر مساحت دارد و بیشتر به خاطرطبیعت زیبایی که دارد در دنیا مشهور شده است.در روزهایی که اسمان صاف باشد به راحتی می توان اتشفشان کوتاپکسی که در فاصله بیش از 50 کیلومتری شهر قرار دارد را دید.

*لایا بوتان:
این شهر که به عنوان یکی از کوچکترین شهرهای دنیا نیز شناخته می شود در ارتفاع 3800 متری از سطح دریا قرار دارد. لایا که در بوتان و در نزدیکی مرز تبت قرار دارد از جمله شهرهایی است که در فصل زمستان به طور کلی غیرقابل دسترس می شود و مردم این روستا سه ماه در قرنطینه قرار می گیرند.

شهرهای مرتفع ایران:
در ایران نیز شهرهایی وجود دارند که در ارتفاع بالایی از سطح در یا قرار دارند و لازم است تا در اینجا به برخی از آن ها اشاره کنیم. این شهرها می توانند مقصدی باشند برای مسافرانی که دوست دارند تا چند روزی از هوای سالم ارتفاعات زاگرس و البرز بهره مند شوند.
*شهرکرد:
شهرکرد یکی از زیباترین شهرهای ایران و مرکز استان چهارمحال و بختیاری است. این شهر در ارتفاع 2070 متری از سطح دریا و در ارتفاعات رشته کوه زاگرس قرار دارد. پیشنیه این شهر به هزاره های قبل از میلاد برمی گردد و در گذشته نیز نام این شهر دهکرد بوده است و بعدها به شهرکرد تغییر کرد. باتوجه به پیشینه تاریخی این شهر آثار باستانی بسیار زیادی را می توانید در آن بیابید و مقصد بسیار خوبی برای روزهای گرم تابستان است.

*مریوان:
مریوان، واقع در شمال غربی سنندج و در استان کردستان قرار دارد. مریوان از جمله شهرهایی است که با داشتن طبیعت بسیار زیبا و آب و هوای عالی می تواند مقصد بسیار مناسبی برای گردشگران ایرانی باشد.

دریاچه زریوار در این شهر به عنوان یکی از منحصر به فردترین دریاچه های اب شیرین جهان به شمار می رود اما این روزها با بی توجهی بسیار زیادی روبرو است و به سرعت به سمت نابودی می رود. این شهر با قرار گرفتن در ارتفاع 1300 متری از سطح دریا به عنوان یکی از شهرهای مرتفع ایران شناخته می شود.

پربرف ترین نقاط جهان
ایستگاه گردشگری پارادایس - کوه Rainier، واشنگتن
این منطقه سالانه حدود 17 هزار میلیمتر بارش برف را شاهد است. منظره و چشمانداز اینجا فوقالعاده است.
آلیسکا، آلاسکا
در آلیسکا سالانه حدود 16 هزار میلیمتر برف می بارد. اما جالب است بدانید در زمستان دو سال پیش، به طور عجیبی حدود 23 هزار میلیمتر برف در اینجا باریده بود که در سال های گذشته سابقه نداشته است.
کوه کرکوود، کالیفرنیا
افرادی که در تفرجگاه زمستانی و کوهستانی کرکوود در جنوب غربی رودخانه Tahoe زندگی می کنند، هر سال بارش 15 هزار میلیمتری برف را در اینجا گزارش می کنند.
Niseko، ژاپن
Niseko یک برآمدگی از بالای ساحل رودخانه در کوهستان است. اینجا کمی ترسناک به نظر می رسد. باید بدانید در این کوهستان سالانه حدود 15 هزار میلیمتر برف می بارد.
Valdez، آلاسکا
Valdez یکی از بیشترین بارش های برف را در آمریکای شمالی دارد. سالانه حدود 8 هزار میلیمتر برف در این منطقه می بارد.
کوهستان واشنگتن، نیوهمشایر
کوهستان واشنگتن در جنگل ملی کوهستان سفید نیوهمشایر، بلندترین قله در شمال شرقی ایالت متحده آمریکا است. در هر سال این کوهستان حدود 6 هزار میلیمتر برف بارد. اینجا محل قرارگیری رصدخانه کوهستان واشنگتن است که موسسه علمی است که لقب «مرکز بدترین شرایط آبوهوایی دنیا» را دارد.
بلو کانیون، کالیفرنیا
Blue Canyon در حاشیه جنگل ملی Tahoe، در فاصله حدود یک ساعتی از رودخانه Tahoe قرار دارد. در این دره سالانه حدود 6 هزار میلیمتر برف می بارد. لازم به ذکر است، یک بار نزدیک به 20 هزار میلیمتر برف در این دره باریده بود که دیگر هرگز تکرار نشد.
Yakutat، آلاسکا
با اینکه Yakutat یکی از شهرهای بسیار پهناور ایالت متحده است اما فقط 4 هزار نفر در آن زندگی می کنند. این شهر در در میان خلیج آلاسکا قرار دارد و سالانه حدود 5 هزار میلیمتر برف در آنجا می بارد.
Marquette، میشیگان
مارکت که در حاشیه رودخانه Superior قرار دارد نیز سالانه شاهد بارش 3600 میلیمتری برف است. با این میزان بارش، رتبه پنجم برفخیزترین شهر آمریکا را به خود اختصاص داده است.
Sault Ste. Marie، میشیگان
Sault Ste. Marie در فاصله حدود 3.5 ساعتی از مارکت قرار دارد. این منطقه که در زمستان ها همیشه سفیدپوش است، سالانه به طور متوسط شاهد بارش 3 هزار میلیمتری برف است.
مرفهترین کشورهای جهان کدامند؟
به گزارش پارسینه و به نقل از ایسنا انستیتوی انگلیسی لگاتم (Legatum) سالانه لیست مرفهترین کشورهای جهان را منتشر میکند. برای تعیین میزان رفاه فاکتورهایی چون اقتصاد، آموزش، سرمایه اجتماعی و آزادیهای فردی مورد بررسی قرار میگیرند.
شبکه خبری دویچهوله این لیست را مطابق شرح ذیل منتشر کرده است:
نروژ مرفهترین کشور جهان
کشورهای اسکاندیناوی برای هفتمینبار پیاپی در صدر این جدول قرار دارند و نروژ از سال ۲۰۱۰ همچنان در همه عرصهها مرفهترین کشور جهان است.
سوئیس ثروتمندترین کشور جهان
طبق لیست انستیتوی "Legatum"سوئیس ثروتمندترین کشور جهان است. با این حال در رتبه دوم مرفهترین کشورها قرار دارد، زیرا این کشور به لحاظ وضعیت آموزشی در رتبه ۲۱ جهان قرار گرفته است. جالب اینکه عملکرد دولت سوئیس اما رتبه نخست در سراسر جهان را به دست آورده است.
نیوزیلند، کشور آزادیهای فردی
نیوزیلند به لحاظ قدرت اقتصادی در رتبه پانزدهم و به لحاظ سیستم بهداشت و سلامت حتی در رتبه بیستم جهان قرار گرفته، اما به لحاظ آزادیهای فردی در جایگاه نخست جهان قرار داد و در مجموع در لیست انستیتوی لگاتم رتبه سوم را احراز کرده است.
دانمارک دومین کشور اسکاندیناوی
هرچند دانمارک به لحاظ اقتصادی و سیستم بهداشت و سلامت رتبههای هجدهم و سیزدهم را کسب کرده، اما در بقیه فاکتورهای مورد بررسی همچون، عملکرد دولت، آموزش، فرصتهای کارآفرینی و غیره یکی از بهترین و مرفهترین کشورهای جهان است. دانمارک در مجموع در ردیف چهارم لیست انستیتوی لگاتم قرار گرفته است.
کانادا و یکی از بهترین سیستمهای آموزشی
کانادا در این لیست در مجموع در رتبه پنجم قرار دارد. سیستم آموزشی کانادا جزو بهترینهای جهان محسوب میشود و در رتبه دوم قرار گرفته است. این کشور به لحاظ امنیت در رتبه نهم و به لحاط عملکرد دولت در رتبه هشتم بهترینهای جهان جای گرفته است.
سوئد، بهترین فرصتهای شغلی
سوئد سومین کشور اسکاندیناوی است که در میان 10 کشور مرفه جهان رتبه ششم را به خود اختصاص داده است. سوئد در سه فاکتور امنیت، عملکرد دولت و اقتصاد رتبه چهارم لیست انستیتوی لگاتم را به دست آورده و به لحاظ ایجاد فرصتهای شغلی در رتبه نخست جهان قرار گرفته است.
استرالیا، بهترین سیستم آموزشی
در این لیست استرالیا در مجموع در رتبه هفتم قرار گرفته است. سیستم آموزشی استرالیا رتبه نخست جهان را به دستآورده و این کشور بهلحاظ آزادیهای فردی شهروندانش در رتبه سوم قرار دارد.
بازهم اسکاندیناوی، اینبار فنلاند
فنلاند چهارمین کشور اسکاندیناوی است که در میان 10 کشور برتر لیست رفاه جهانی انستیتوی انگلیسی جای گرفته است. فنلاند گرچه به لحاظ اقتصادی در رتبه ۲۶ دنیا قرار دارد، اما در عرصه ایجاد فرصتهای شغلی، در رتبه چهارم، عملکرد دولت، در رتبه پنجم، آموزش، در رتبه ششم و امنیت در رتبه سوم جهان قرار دارد. مردم این کشور در مجموع در رتبه هشتم رفاه در دنیا قرار دارند.
هلند، کوچک اما مردمانی مرفه
کشور کوچک هلند، گرچه به لحاظ قدرت اقتصادی در رتبه بیست و پنجم دنیا قرار دارد، اما در عرصه آموزشی رتبه چهارم، در عرصه بهداشت رتبه ششم و در زمینه آزادیهای فردی رتبه هفتم دنیا را به خود اختصاص داده. هلند در لیست انستیتوی "Legatum"در مجموع در رتبه نهم قرار گرفته است.
آمریکا، دهمین کشور مرفه جهان
ایالت متحده آمریکا به لحاظ امنیت در رتبه سی و یکم و به لحاظ اقتصادی در رتبه هفدهم دنیا جای گرفته است. سیستم بهداشت و سلامتی این کشور اما رتبه نخست جهان را به دست آورده است.
رتبه چهاردهم آلمان
آلمان در میان 10 کشور مرفه جهان دیده نمیشود و در رتبه چهاردهم جای گرفته است. اقتصاد آلمان دررتبه هشتم، ایجاد فرصتهای شغلی در رتبه چهاردهم، عملکرد دولت در رتبه هفدهم، وضعیت آموزش با جهش پنج رتبهای در رتبه دهم و آزادیهای فردی شهروندان در رتبه هفدهم جهان قرار گرفته است.
کویت، بالاترین رتبه در منطقه خاورمیانه
نام کویت در رتبه سی و ششم جدول رفاه جهانی انستیتوی لگاتم دیده میشود. قدرت اقتصادی این کشور رتبه شانزدهم ارزیابی شده است، اما در عرصه آزادیهای فردی از رتبه ۴۹ جهان در سال ۲۰۱۳ به رتبه ۸۳ در سال ۲۰۱۴ تنزل یافته است. وضعیت آموزشی این کشور از رتبه ۵۶ در سال ۲۰۱۳ به رتبه ۳۰ در سال جاری بهبود یافته است.
ترکیه: سقوط رتبه اقتصادی
ترکیه در جدول رفاه جهانی به لحاظ اقتصادی از رتبه هفتاد در سال ۲۰۱۳ به رتبه هشتاد و ششم در سال ۲۰۱۴ تنزل پیدا کرده است. جالب اینکه وضعیت آموزشی در ترکیه طی دو سال 10 رتبه ارتقا یافته و از رتبه ۹۱ جهان به رتبه ۸۱ رسیده است.
جنگل یخ زده در فنلاند+تصاویر
جذاب ترین پارک های دنیا
پارک ها به محدودهای از منابع طبیعی مانند جنگل ها، مراتع، بیشههای طبیعی، دشت ها، رودخانه ها، دریاچه هاو کوهستان ها گفته میشود که مظاهر شگفت انگیز طبیعت را به تصویر می کشد. این پارکها مکان های مناسبی برای فعالیت های آموزشی، پژوهشی و گردشگری به شمار می آیند. بنابراین دولتها به منظور حفظ همیشگی وضعیت زیستبوم و همچنین ایجاد محیط مناسب برای گردشگران این مناطق را تحت حفاظت قرار میدهند و به مردم این امکان را می دهند تا ساعاتی از شلوغی های زندگیروزمره فاصله بگیرند و در این مناطق بکر اوقات فراغت خود را سپری کنند.
فهرستی ازباغ های زیبا، مجسمه های حیرت آور و معماری پرشکوه و فریبنده را در این 10 پارک جذابو مشهور دنیا که معرفی می کنیم خواهید دید که به عنوان پربازدیدترین مکانهای گردشگری دنیادر سالهای اخیر نیز می باشند.1. پارک گوئل (Park Güell)، بارسلونا، اسپانیا
پارک گوئل به شما این احساس را می دهد که به دنیایی کاملا متفاوت وارد شده اید. به محض ورود به باغ با عمارتی مواجه می شوید که بسیار شبیه به خانه های شیرینیزنجبیلی است. همچنین فواره سمندر موزاییکی که خوشامدگوی بازدیدکنندگان است.«آنتونی گائودی» طراح این پارک، چنان فرم ها و تزییناتی به این سنگ ها داده است که کاملا حس می کنید در دنیایی دیگر هستید. از تپه ها بالا می روید و با چشم اندازی شگفت انگیز از پارک، شهر و مسیر هایی که به جنگل منتهی می شوند مواجه خواهید شد.
این پارک بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴ ساخته شده است. مجموعه آثار گائودی در این پارک در لیست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــ
2. باغ های «رویال بوتانیک» (Royal Botanic Gardens)، ملبورن، استرالیا
منظره های زیبا و بدیع و جانوران گرمسیری، باغ های رویال بوتانیک را به یکی از حیرت آورترین پارک های شهری دنیا تبدیل کرده است. این پارک بیش از 100 هکتار مساحت دارد و دارای رودخانه هایی آرام و باغ هایی بی نظیر با بیش از 50 هزار گونه گیاهی است.این باغ پر از گل های کاملیا، رز، و گل هایی بسیار عجیب و زیبا از جنوب چین است. رویال بوتانیک، خانه قوهای سیاه و سفید بومی است و شما در طبیعت بی نظیر شانس دیدن گونه های خاصطوطی و مرغ ماهیخوار را خواهید داشت.بهترین زمان برای بازدید از این باغ در طول تابستان، و در وقت برگزاری نمایشگاه های باغ ها و اجراهای تئاتراست.ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــ
3. پارک مرکزی (Central Park)، نیویورک
چه کسی باورش می شود که یکی از شلوغ ترینشهرهای دنیا، پارکی به این بزرگی و زیبایی داشته باشد؟
پارک مرکزی یا «سنترال پارک»نام پارک بزرگ و معروفی است که در مرکز منهتن و در میان مراکز تجاری شهر نیویورک قرار دارد. همین که به باغ وارد می شوید، با رودخانه ها، باغ وحش، باغ های گیاهشناسی، زمین اسکی، زمین بازی، محوطه کنسرت، و چشم اندازهایی نفس گیر از شهر مواجه می شوید.در این پارک حدود 50 فواره، بنای تاریخی و مجسمه، و نیز 36 پل و طاق های قوسی شکل وجود دارد و سالیانه ۲۵ میلیون نفر از این پارک دیدن میکنند.وسعت سنترال پارک حدود ۳۴۲ هکتار است که به شکل مستطیل در قلب منطقه منهتن (منطقه تجاری نیویورک) واقع شده است. همچنین دارای دریاچههایی به وسعت جمعاً ۶۰/۷ هکتار میباشد.یک حقیقت بسیار جالب: پارک مرکزی، اولین پارک عمومی ساخته شده در آمریکا است و در سال ۱۸۵۷ میلادی توسط فردریک لاو المستد (Frederick Law Olmsted) و همکار انگلیسی اش کالورت واکس (Calvert Vaux) طراحی و افتتاح شد.ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــ
4. کوکنهوف (Keukenhof)، لیسه، هلند
برای درک زیبایی های کوکنهف، باید بهترین زمان هایش را بشناسید. در طول سال حدود 8 هفته از بهترین و دیدنی ترین زمان این پارک است: از اواسط ماه مارس (اسفند) تا اواسط ماه مه (اردیبهشت).
در طول این زمان ها بیش از 7 میلیون لاله های رنگی، نرگس زرد، و سنبل را تماشا خواهید کرد. در طی این دو ماه حدود 700 هزار نفر از این باغ دیدن می کنند. این پارک علاوه بر زیباترین گل های دنیا، دارای بیش از 100 اثر هنری، و غرفه ای مختص به گونه های عجیب و غریب است.ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــ
5. پارک استنلی (Stanley Park)، ونکوور، کانادا
این پارک زیبا با حدود 1000 هکتار فضای سبز در مرکز شهر ونکوور واقع شده است. استنلی پارک با درختان چند صد ساله، باب کسانی است که دیوانه وار در جستجوی زیبایی های طبیعت هستند. تماشایی ترین گلهای دنیا، 9 ستون توتم و محوطه باز تئاتردر این پارک قرار دارد. آکواریوم، زمین گلف و امکانات ورزشی مختلفی در این پارک قرار دارد. بی دلیل نیست که پارک استنلی سالانه حدود 8 میلیون نفر بازدید کننده دارد.
عجیب ترین اب گرم دنیا
آبگرم پرواز که در گوشه ای از امریکا جا خوش کرده ،خیلی از طبیعت دوستان دنیا را حیرت زده کرده است. گردشگرانی که گذارشان به ایالت نوادای امریکا افتاده، اغلب یکی از دیدنی ترین بخش های سفرشان را مربوط به آبشار آب گرمی می دانند که با تمام آب گرم های دیگر دنیا متفاوت است. آب گرمی با سنگ های رنگین کمانی و منظره ای که بیشتر از هر چیز به یک نقاشی شباهت دارد !

چون علاوه بر خواص درمانی زیادی که دارد، به دلیل وجود املاح معدنی خاص با رنگ های متفاوتی در هم آمیخته و تابلویی هفت رنگ را مقابل چشمان گردشگران می آورد.

این آبشار از دل سنگی بیرون می زند که ۴متر ارتفاع دارد و میلیون ها سال قبل در اثر فرسایش آبی به وجود آمده است.
گردشگرانی که قصد سفر به این آب گرم شگفت انگیز را دارند، معمولا ساعات ظهر را برای این کار انتخاب می کنند چون در این صورت آب و آفتاب تصویری خلق می کند که نمونه اش را هیچ جای دیگر نمی توان دید. آب تا ارتفاع ۲متری پاشیده می شود و قطرات ریز آن به همه جا می پاشد. خورشید هم با تابیدن به این آب معدنی نمایی هزار رنگ به آبگرم می دهد.
جالب است بدانید که این چشمه آب گرم حدود یک مایل از جاده فاصله دارد اما آنقدر بزرگ است که از ده ها متر دورتر دیده می شود.


